نعمتهایش را بازگو کن...

این پنجشنبه هم به لطف خدا دور هم جمع شدیم و ادامه ی صحبت درباره سوره فاطر رو داشتیم. آیه 3:

یا أَیهَا النَّاسُ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَیرُ اللَّهِ یرْزُقُکُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَکُونَ(فاطر/3)

ای مردم! به یاد آورید نعمت خدا را بر شما؛ آیا آفریننده‌ای جز خدا هست که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟! هیچ معبودی جز او نیست؛ با این حال چگونه به سوی باطل منحرف می‌شوید؟!

اول بیشتر روی "نعمت" تمرکز کردیم و آیات این موضوع رو مرور کردیم و نعمت هایی رو که خدا یادآوری کرده خوندیم:

واعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا کَذَلِکَ یبَینُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ(آل عمران/103)

و همگی به ریسمان خدا، چنگ زنید و پراکنده نشوید! و نعمت خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکت نعمت او، برادر شدید! و شما بر لب حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.

که برادری و وحدت رو نعمتی از جانب خدا میدونه گویا فقط حول "الله" میشه حقیقتاً با هم یکی باشیم!

الْیوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلَامَ دِینًا ... (المائدة/3)

...امروز، کافران از آیین شما،مأیوس شدند؛ بنابر این، از آنها نترسید! و از من بترسید! امروز، دین شما را کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم...

با خوندن آیه 49 سوره زمر، تاکید بیشتر قرآن روی اینکه هرلحظه ما با نعمتهای خدا محاصره شده ایم و اگر چیزی رو از خودمون یا دیگران بدونیم یا مالکیتی برای خودمون قایل باشیم، سخت در اشتباهیم بلکه اینها همه نعمات خدا و آزمون ما هستند:

فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِیتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِیَ فِتْنَةٌ وَلَکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ

هنگامی که انسان را زیانی رسد، ما را می‌خواند؛ سپس هنگامی که از جانب خود به او نعمتی دهیم، می‌گوید: «این نعمت را بخاطر کاردانی خودم به من داده‌اند»؛ ولی این وسیله آزمایش است، اما بیشترشان نمی‌دانند.

در نهایت اینکه نعمت های خدا رو فراموش نکنیم که ما لحظه ای بدون فیض او و دور از لطف او نبوده ایم:

وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ(الضحی/11)

و نعمتهای پروردگارت را بازگو کن!

با توجه به ادامه ی آیه، روی کلمه "رزق" فوکوس کردیم و آیاتش رو که خیلی وسیع و بحث برانگیز بودن مرور کردیم.

یکی از این آیه ها، آیه ای بود که گفته ی بهشتی هاست:

وَبَشِّرِ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ کُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِی رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِیهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ(البقرة/25)

به کسانی که ایمان آورده، و کارهای شایسته انجام داده‌اند، بشارت ده که باغهایی از بهشت برای آنهاست که نهرها از زیر درختانش جاریست. هر زمان که میوه‌ای از آن، به آنان داده شود، می‌گویند: «این همان است که قبلا به ما روزی داده شده بود.» و میوه‌هایی که برای آنها آورده می‌شود، همه یکسانند. و برای آنان همسرانی پاک و پاکیزه است، و جاودانه در آن خواهند بود.

یا آیاتی که در مورد اندازه داشتن رزق هرکسی هست مثل:

اللَّهُ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یشَاءُ وَیقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَیاةِ الدُّنْیا وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا فِی الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ(الرعد/26)

خدا روزی را برای هر کس بخواهد (و شایسته بداند) وسیع، برای هر کس بخواهد (و مصلحت بداند،) تنگ قرارمی‌دهد؛ ولی آنها [= کافران‌] به زندگی دنیا، شاد (و خوشحال) شدند؛ در حالی که زندگی دنیا در برابر آخرت، متاع ناچیزی است!

یا اینکه خدا تذکر میده به رزق دنیایی دیگران چشم ندوزیم که در مقابل رزق الهی، کالایی اندک است:

وَلَا تَمُدَّنَّ عَینَیکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیاةِ الدُّنْیا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیرٌ وَأَبْقَى(طه/131)

و هرگز چشمان خود را به نعمتهای مادی، که به گروه‌هایی از آنان داده‌ایم، میفکن! اینها شکوفه‌های زندگی دنیاست؛ تا آنان را در آن بیازماییم؛ و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است!

و انحصاری بودن رزق در دست خدا:

إِنَّمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا وَتَخْلُقُونَ إِفْکًا إِنَّ الَّذِینَ تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ لَا یمْلِکُونَ لَکُمْ رِزْقًا فَابْتَغُوا عِنْدَ اللَّهِ الرِّزْقَ وَاعْبُدُوهُ وَاشْکُرُوا لَهُ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ(العنکبوت/17)

شما غیر از خدا فقط بتهایی را می‌پرستید و دروغی به هم می‌بافید؛ آنهایی را که غیر از خدا پرستش می‌کنید، مالک هیچ رزقی برای شما نیستند؛ روزی را تنها نزد خدا بطلبید و او را پرستش کنید و شکر او را بجا آورید که بسوی او بازگشت داده می‌شوید!

و نیز آیه 71 سوره نحل که تذکر داده باید از روزی تون به زیر دست ها بدید تا با شما هم سطح باشن!!:

وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَکُمْ عَلَى بَعْضٍ فِی الرِّزْقِ فَمَا الَّذِینَ فُضِّلُوا بِرَادِّی رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَکَتْ أَیمَانُهُمْ فَهُمْ فِیهِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ یجْحَدُونَ(النحل/71)

خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر از نظر روزی برتری داد! اما آنها که برتری داده شده‌اند، حاضر نیستند از روزی خود به بردگانشان بدهند و همگی در آن مساوی گردند؛ آیا آنان نعمت خدا را انکار می‌نمایند؟!

شروع جدید...

 این هفته به لطف خدا سوره فاطر رو شروع کردیم، با صحبت درباره معنای "فاطر".

سْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِکَةِ رُسُلًا أُولِی أَجْنِحَةٍ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ یزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ(فاطر/1)

ستایش مخصوص خداوندی است آفریننده آسمانها و زمین، که فرشتگان را رسولانی قرار داد دارای بالهای دوگانه و سه‌گانه و چهارگانه، او هر چه بخواهد در آفرینش می‌افزاید، و او بر هر چیزی تواناست!

از جمع بندی لغت نامه و تفاسیر نتیجه این شد که فاطر یعنی خلقت و ایجاد نمودن از نیستی و عدم. فاطر یعنی خالق و ایجاد کننده ابتدایى، برای اولین بار و بدون الگو"

گویی آیه اول با توصیف خداوند به عنوان فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ که خلقت رو اول بار ایجاد کرده و به هرآنچه بخواد بهش اضافه کنه هم تواناست " یَزِیدُ فِی الْخَلْقِ مَا یَشَاء إِنَّ اللَّهَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ "  و نیز ملائک رو به عنوان فرستاده هایی با توانایی ها و درجات قرب متفاوت قرار داده، قدرت خداوند رو یادآوری می کنه تا زمینه ی بحث آینده اش رو بچینه.

 

آیه دوم:

 " مَا یفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَةٍ فَلَا مُمْسِکَ لَهَا وَمَا یمْسِکْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ "

هر رحمتی را خدا به روی مردم بگشاید، کسی نمی‌تواند جلو آن را بگیرد؛ و هر چه را امساک کند، کسی غیر از او قادر به فرستادن آن نیست؛ و او عزیز و حکیم است.

بحث روی اینکه رحمت خداوند چیست و در آیه ها به چه کسانی تعلق گرفته ادامه پیدا کرد:

 

" إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَرِیبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِینَ "

 " وَأَمَّا الَّذِینَ ابْیَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِی رَحْمَةِ اللّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ "

 

و سپس آیه های مشابه این آیه که "قدرت غیر" رو نفی می کنند خوندیم:

 

إِنَّ اللّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ

قُلْ مَن ذَا الَّذِی یَعْصِمُکُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِکُمْ سُوءًا أَوْ أَرَادَ بِکُمْ رَحْمَةً وَلَا یَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِیًّا وَلَا نَصِیرًا

قُلْ أَفَرَأَیْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِیَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِی بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ

قُلْ فَمَن یَمْلِکُ لَکُم مِّنَ اللَّهِ شَیْئًا إِنْ أَرَادَ بِکُمْ ضَرًّا أَوْ أَرَادَ بِکُمْ نَفْعًا

 

و قرار شد که تمرین کنیم ان شالله ملکه وجودمون بشه  که قدرت و فاعل دیگری وجود نداره : حسبی الله

 

توی صحبتای متفرقه و سوالای مختلف، زینب پرسید وقتی بلایی بهمون میرسه چه جوری بفهمیم به خاطر عمل خطای خودمون بوده یا آزمون الهی هست؟ ملیحه مبسوط توضیح داد، بعد هم ماجرای توبه حضرت سلیمان از سوره ص رو خوندیم:


وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیمَانَ وَأَلْقَینَا عَلَى کُرْسِیهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ(ص/34)

قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا ینْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ(ص/35)


و نتیجه گرفتیم حضرت سلیمان هم حواسش جمع بوده و متوجه خطای خودش میشه و هم به جای اینکه تا آخر عمرش افسوس بخوره، با توبه ی حقیقی، رشد می کنه و شروع جدیدی رو برنامه ریزی می کنه طوریکه از خدا خواسته های بزرگتری داره. پس هر خطایی با توبه ی حقیقی میتونه تبدیل به پیشرفت و تعالی بشه...   

باید ریسک کرد...

این هفته بحث روی سوالاتی بود که هفته گذشته درباره سوره تین مطرح شده بود و تاکید بیشتر روی شناختن "عمل صالح" و "اجر" بود.

برای شناختن انسان های صالح روی آیه 114 سوره ال عمران مکث کردیم:

یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَیُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَأُوْلَـئِکَ مِنَ الصَّالِحِینَ

به خدا و روز دیگر ایمان می‌آورند؛ امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند؛ و در انجام کارهای نیک، پیشی می‌گیرند؛ و آنها از صالحانند.

و نتیجه گرفتیم کار صالح نتیجه ی باور قلبی و در جهت اشاعه ی معروف و حذف منکر از وجود خودمون و از اطرافمون و سرعتپیدا کردن در کارهای خیر هست.

و درباره "اجر" ایاتی مثل آیه 95 سوره نسا رو خوندیم:

لَا یسْتَوِی الْقَاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ غَیرُ أُولِی الضَّرَرِ وَالْمُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِینَ دَرَجَةً وَکُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَى وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِینَ عَلَى الْقَاعِدِینَ أَجْرًا عَظِیمًا(النساء/95)

افراد باایمانی که بدون بیماری و ناراحتی، از جهاد بازنشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با مال و جان خود جهاد کردند، یکسان نیستند! خداوند، مجاهدانی را که با مال و جان خود جهاد نمودند، بر قاعدان [در جا نشسته ها] برتری مهمی بخشیده؛ و به هر یک از این دو گروه خداوند وعده پاداش نیک داده، و مجاهدان را بر قاعدان، با پاداش عظیمی برتری بخشیده است.

و صحبت کردیم در مورد اینکه با نشستن و تماشا کردن و ضرر نکردن به جایی نمیشه رسید، باید حرکت کرد، ریسک کرد و از مال و جان قمار کرد تا به درجات رشد و اجر عظیم نزدیک بشیم!

یکی از دوستا آیه ی 200 آل عمران رو خیلی راهگشا دونست و گفت این هفته روی این آیه مداومت و فکر کنیم تا صبر برامون ملکه بشه و با استقامت و تحمل بالا راهمون رو پیش بگیریم:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ(آل عمران/200)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! استقامت کنید! و در برابر دشمنان پایدار باشید و از مرزهای خود، مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید، شاید رستگار شوید!

شروع دوباره...

سلام. میخوام سال جدید از جلسات جدیدمون بنویسم! با دور شدن از جلسات قبلی، برای اینکه دوری رو کمتر احساس کنیم، سعی کردیم چندنفری هفته ای یکبار دور هم جمع بشیم و ما هم قرآن رو بخونیم، بهش فکر کنیم و توش کاوش بیشتری انجام بدیم.

اولین روز سوره تین رو خوندیم:

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ  وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ   وَطُورِ سِینِینَ   وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ   لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ   ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ   إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیرُ مَمْنُونٍ   فَمَا یکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ  أَلَیسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ

قسم به انجیر و زیتون   و سوگند به «طور سینین»، و قسم به این شهر امن  که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، سپس او را به پایین‌ترین مرحله بازگرداندیم، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‌اند که برای آنها پاداشی تمام‌نشدنی است!  پس چه چیز سبب می‌شود که بعد از این همه روز جزا را انکار کنی؟! آیا خداوند بهترین حکم‌کنندگان نیست؟!

روی چند تا موضوع اصلی تمرکز و صحبت کردیم:

احسن تقویم

اسفل سافلین

عمل صالح چیست؟

اجر بی منت چیه؟

...

قرار شد این موضوعات رو توی قران جستجو کنیم تا هفته آینده بیشتر در موردشون صحبت کنیم و برامون روشن بشن.

به طور کلی جمع بندی مون این بود که خداوند انسان رو با بهترین پتانسیل ها و استعدادهای بالقوه آفرید و بعد او رو در دنیای خاکی که برای منزلت انسانی، پست محسوب میشه قرار داد. حالا این انسان میتونه راه برگشت به جایگاه حقیقی اش رو پی بگیره یا می تونه در پستی ها غرق بشه و راه اصلی اش رو گم کنه. اگر ایمان و باور حقیقی رو به قوانین الهی این عالم کسب کنه و در عمل او ظهور پیدا کنه (اعمالش در جهت اصلاح باشه)، به آنچه لایقش هست دست پیدا می کنه. ولی اگر حقیقت رو بپوشونه، طبق همون قوانین خداوند حکیم، در پستی ها فرو میره و در اسفل السافلین سرگردون میمونه.