سلام...

ابتدای این جلسه، هدی آیه 21 رعد رو خوند و بحث در مورد صبر رو شروع کرد:

"الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَلاَ یِنقُضُونَ الْمِیثَاقَ   20   وَالَّذِینَ یَصِلُونَ مَا أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَیَخَافُونَ سُوءَ الحِسَابِ  21   وَالَّذِینَ صَبَرُواْ ابْتِغَاء وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَأَنفَقُواْ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلاَنِیَةً وَیَدْرَؤُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّیِّئَةَ أُوْلَئِکَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ   22

همانان که به عهد خدا وفا می‏کنند و پیمان را نمی‏شکنند  20   و کسانى که هر آنچه را خداوند به پیوستن آن فرمان داده می‏پیوندند و از پروردگارشان میترسند و از بدى حساب بیم دارند.  21  و کسانى که براى طلب رضاى پروردگارشان صبورى کردند و نماز برپا داشتند و از آنچه روزیشان دادیم در نهان و عیان انفاق کردند، و بدى را به نیکى برطرف ساختند، نیک فرجامى سراى آخرت براى آنهاست.  22 "

معلم گفت: همون طور که آیه میگه، کسانیکه به عهد خدا وفا دارن، به اون چیزی که خدا میگه وصل باشید، متصل میشن و از هرچیزی خدا میگه قطع باشید، قطع میشن! و اولین ویژگی که برای این اتصال دائمی لازمه، "صبر" است. چنین افرادی که صبر دارن و وصل باقی می مانند، وارد نعمت های فراوان خدا (چه مادی و چه معنوی) از نوع بهشتی میشن. خدا میگه با این اتصال، وارد یه حوزه بهشتی میشی که توی اون همسر و فرزند و نزدیکانت هم هستند و همه اش زیباییست.

در ادامه معلم به آیه 17 سوره رعد هم اشاره کرد:

" أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدِیَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابِیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ

از آسمان آبى فرو فرستاد، پس دره‏ها و مسیل‏ها به وسعت خود جارى شدند، و سیلاب، کف بالا آمده‏اى برداشت، و از آنچه بر آتش ذوب می‏کنند تا زیور و کالایى سازند نیز مانند آن کفى است. خداوند حق و باطل را چنین مثل می‏زند. اما کف به کنار می‏رود، و اما آنچه مردم را سود می‏بخشد در زمین می‏ماند. خداوند مثال‏ها را این چنین می‏زند. "

در این آیه جریانات سست به کف کثیف و جریانات عمیق به طلا و سنگ های معدنی تشبیه میشه. شرط رسیدن به اون "وصل" و بعد هم نعمت ها، اینه که در دنیا به اون کف سطحی توجه نکنیم و به دنبال طلا باشیم! باید اجازه بدیم نوسانات دنیا در وجودمون بخوابه و سیل آروم بگیره، بعد سراغ طلا بریم! معمولاً کسانیکه دچار تلاطم ها میشن و با عجله میدوند، نصیبی جز اون "کف" ندارن.

هدی سوال کرد کسی که صبر می کنه، چه چیزی رو و چه زمانی در عوض اون صبر میگیره؟ معلم در جواب گفت، او قبلاً گرفته که میتونه صبر کنه! مثل اینکه فقط اگر مدرک دکترا داشته باشی میتونی تو امتحان تخصص شرکت کنی! صبر هم آزمون پیشرفته ای هست که کسی توش موفقه که براش روشن شده خیلی چیزا داره! معلم گفت انسان صبور تردید نمی کنه، مهم نیست در خوشی باشه یا سختی، ولی دچار تردید نمیشه. جهان رو میشناسه و میدونه کجا ایستاده پس همیشه مطمئن و استوار میمونه و بردباری می کنه.

  معلم گفت فقط قلب میتونه به دریافتی چنان نورانی برسه که دیگه تردید نکنه. تا حوزه عقل، تردیدها وجود دارن! استدلال و بحث و جدل همه حوزه تردید هستند، عقل رو که رد کنیم دیگه تردید وجود نداره. در بحث ابزارهای شناخت هم مطرح شد که عقل میتونه خطا کنه و تنها "قلب سلیم" بدون خطاست. قران میگه راه رسیدن به حقیقت و یقین، قلب سلیم است و البته راههای حفظ سلامت قلب در قرآن مطرح شده. کنار صبر، "وصل" و "ربط" مطرح میشه یعنی صبر در یک رابطه مطرح میشه و انسان اگر رابطه ای با خدا برقرار کرده باشه، صبر براش مطرحه چون باید پای اون رابطه صبر کنه و بایسته! مثل ازدواج یا بچه دار شدن که ارتباطی است که حفظ اون، صبوری لازم داره.   

 معلم در توضیح روایتی که ضحی مطرح کرد "مصیبت ها یا نتیجه اعمال خودمون هستند یا برای ارتقای درجات ما"، توضیح داد: لازم نیست حلاجی کنیم کدومشه چون نتیجه هردو، یکی است و کاری که ما باید بکنیم تفاوتی نداره. در هر دو حالت یه تصفیه داره اتفاق میفته پس باید بپذیریمش. در مصیبت ها باید همیشه یادمون باشه که این کلید یک حرکت است: "الیه راجعون" این طرف و اون طرف رو نگاه نکن، این یه کلیده برای اینکه به سمت او حرکت کنی! باید مراقب باشیم به رابطه مون با خدا وفادار باشیم و خیانت نکنیم همون طور که اگر حلقه ازدواج کسی رو به دست کردیم، دیگه نباید به دیگری فکر کنیم. معلم گفت خدا حوزه وصل خودش رو تعریف میکنه که شامل چه رفتارهاییه (شامل نماز و زکات و حسنات و ...) که این محدوده "امن" است ولی اگر از اون خارج بشی،گم می شوی!

ضحی به آیه 25 اشاره کرد:

" وَالَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَیُفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ

و کسانى که پیمان خدا را پس از تحکیم آن می‏شکنند، و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده می‏گسلند و در زمین فساد می‏کنند، آنها برایشان لعنت است و آنان راست بد فرجامى سراى آخرت. "

گویا در حوزه ارتباط با خدا "فساد" راهی نداشت ولی در صورت شکستن پیمان، وارد حوزه دیگه ای میشیم (چه در زندگی شخصی و چه اجتماعی مون) که "سوء الدار" است.

سوال های زیادی پرسیدیم و معلم در جمع بندی گفت ما اگر هنوز دچار تردید هستیم به خاطر اینه که خودمون نخواسته ایم نشانه ها رو ببینیم! چون اگر باورهامون تغییر کنه، خیلی چیزها رو تو زندگیمون باید تغییر بدیم! ما اگر انتخاب کنیم و بعد هم خودمون رو به دست مربی بسپریم، حتماً نشانه ها رو به وضوح می بینیم و دیگه تردیدی باقی نمیمونه. معلم می گفت نباید به خودتون اتکا کنید، باید یه مربی انتخاب کنید و خودتون رو به دست او بسپرید!! مثال بارز مربی ها کشتی نجات است "ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه". در این کشتی هم مثل کشتی نوح که همه رو نجات میده، در اقلیت بودن یا فقیر و ضعیف بودن تعیین کننده نیست. یکی از نکته هایی که معلم گفت این بود در این حوزه، ممکنه همیشه عقلانی رفتار نشه مثلاً تعداد اندک و اقلیت میتونن پیروز باشن و کمیت هرگز مطرح نیست. معلم گفت به عنوان یه نشونه بدونید کسی که نعمت های مادی رو نابود می کنه هرگز راهی به معنویت نداره!

در نهایت معلم گفت با هر روز صبح یک "سلام" شروع کنیم. پاسخ همین سلام، نورانیت و روشن شدن مسیر خواهد بود...

نزد مالک مقتدر...

... "فضل" خیلی زیباست زیرا دهنده اش خود اوست، سازنده اش خود اوست. اصلاً او می خواهد بدون عمل، چیز بدهد. نمی خواهد مزد بدهد. مزد را به اندازه کار می دهند، فضل چطور؟ قاعده فضل اینست که صاحبش حد آن را با شئون خودش بسنجد. تفضل به فاضلیت فضل کننده مربوط است نه به من. شنیدی چه شد؟ وقتی شما چیزی می دهید، اندازه آن به کرم شما موکول است، نه به من. کرم شما هرچه هست آن را می دهی. خدای مهربان وقتی که به کسی تفضل می کند، آن را مناسب آقایی خودش قرار می دهد... الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک یا کریم ...

... ان شاالله به یک جایی برسیم و به یک روزی برسیم که بنشینیم و دیگر همیشه پیش خدای خودمان نشسته باشیم. آن جا منتهای کمالات همه انسان هاست. چه زن، چه مرد، چه مومن، چه انبیا، چه اولیا، همه! "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر" (آیه 55 سوره قمر) آن جا محل نشیمنگاه صادقین و راستگویان است در پیش خدا "عند ملیک مقتدر" یعنی نزد آن مالک حقیقی شان که مقتدر است. یعنی پیش او نشسته باشیم که همه ماسوا در چنگ اوست. آن وقت چقدر راحتیم! هم خودمان و هم هرچیز که به ما بسته است. اگر خودمان آن جا باشیم، بستگانمان هم همه با ما هستند...

مرحوم اسماعیل دولابی  

بحث...

یه بار معلم می گفت: با آدم ها بدون سند و مدرک صحبت نکنید و از هیچ کس حرفی رو بدون اساس نپذیرید. اگر کسی با شما شروع به بحث کرد، بهش تذکر بدین که نظرات خودش رو ارائه نکنه بلکه مهم شواهد عینی است و باید evidence ارائه کنه! در هر بحثی، بدون پافشاری و تعصب اجازه بدید طرف مقابل همه حرفاش رو بزنه، جبهه گیری نکنید و خودتون رو کاملاً مشتاق و علاقمند نشون بدین تا صحبتش رو کامل کنه! سعی کنیم توی بحث ها حس مثبتی رو به همدیگه القا بکنیم تا همه متقاعد بشن که بحث ما از سر دلسوزی و محبته و قصدی جز رفع اشکالات همدیگه نداریم (قصد طرفین رو کم کنی و لجبازی نباشه)...