وعده ی هدایت...

این جلسه بازم در مورد آیه ی هشتم سوره ی فاطر صحبت کردیم:

أَفَمَنْ زُینَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یصْنَعُونَ(فاطر/8)

آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را خوب و زیبا می‌بیند (همانند کسی است که واقع را آنچنان که هست می‌یابد)؟! خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت می‌کند؛ پس جانت به خاطر شدت تأسف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام می‌دهند داناست!

جلسه ی قبل در مورد زینت داده شدن زشتی ها برای انسان و قسم ابلیس در مورد اینکه دنیا رو برای انسان ها و برای اغوای اونها زینت خواهد داد، اشاره شده بود (قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ(الحجر/39)). این هفته بیشتر روی فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ و موضوع " جبر و اختیار" صحبت کردیم. ملیحه آیه ی 213 بقره رو به طور مفصل شرح داد و لزوم وجود انواع هدایت رو تبیین کرد:

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یهْدِی مَنْ یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ(البقرة/213)

مردم یک دسته بودند؛ خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. تنها کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند ، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.

ملیحه در توضیح این آیه و به نقل از تفسیر المیزان گفت: انسانها در ابتدای آفرینش، یک امت واحده بودند. این (امت واحده) در اثر سرکشی و زیاده خواهی های عده ای بر اساس غریزه انسان به میل سلطه گری و ... اختلاف پیدا کردند (اختلاف اول). خالق انسان برای سامان دادن  این اختلاف ها و حاکمیت "حق" بین مردم، پیامبران و کتاب رو جهت هدایت آنها و قرارگیری آنها در مسیر درست، فرستاد. البته انسان های سرکش حتی بعد از این بینات روشن هم باز اختلاف کردند و حتی دین رو به ابزاری در جهت اختلاف و برای برتری جویی هاشون استفاده کردند (اختلاف دوم) و در نهایت این "خدا" است که افرادی رو که ایمان آورده و طالب حقیقت هستند، هدایت خواهد کرد. در واقع این آیه مراتب هدایت رو از فطرت، پیغمبران، کتاب آسمانی و در نهایت حاکمیت هدایت خداوند بر همه ی آنها رو به تصویر می کشه طوریکه این روشنگری ها، افراد خداجو و حق طلب رو به سرمنزل مقصود برسونه.

مثال هایی از آیات دیگر قرآن با بحث "هدایت" و "ضلالت" هم مطرح شد:

وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ(الزمر/17) الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ(الزمر/18)

و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.

زینب این آیات رو نشونه ی بارز اختیار انسان در انتخاب طرز فکر خود می دونست و اون رو دعوت قرآن به "آزادی اندیشه" میدونست. هاجر از اینکه برخی افراد مذهبی خودشون رو کاملاً محدود و جدا از اجتماع می کنند و از واقعیت های جامعه ی اطرافشون خبر ندارن، انتقاد می کرد و می گفت این آیه نشون میده باید از عقاید و جریان های موجود با خبر باشیم و قدرت تحلیل داشته باشیم تا بهترین انتخاب رو انجام بدیم.

آیات فراوون دیگه ای هم راجع به موضوع مطرح شد که هرکدوم دلایل و مسیرهایی در جهت هدایت یا گمراهی رو نشون میدادن:

وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ(النحل/35) وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیهِ الضَّلَالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ(النحل/36) إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی مَنْ یضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ(النحل/37)

مشرکان گفتند: «اگر خدا می‌خواست، نه ما و نه پدران ما، غیر او را پرستش نمی‌کردیم؛ و چیزی را بدون اجازه او حرام نمی‌ساختیم!» کسانی که پیش از ایشان بودند نیز همین کارها را انجام دادند؛ ولی آیا پیامبران وظیفه‌ای جز ابلاغ آشکار دارند؟! ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب‌کنندگان چگونه بود! هر قدر بر هدایت آنها حریص باشی، که خداوند کسی را که گمراه ساخت، هدایت نمی‌کند؛ و آنها یاورانی نخواهند داشت!

این آیات یه جورایی اعتقاد به "جبر" رو به مشرکین نسبت میده و اون رو نفی می کنه و دلیل گمراهی را رو گرداندن از "بندگی خدا" و رفتن به سمت "طاغوت" عنوان می کنه و وظیفه ی انبیا رو فقط "ابلاغ" میدونه طوریکه حتی پیامبر خدا هم نمیتونه کسی رو به زور به سمت هدایت بیاره. نسبت داده شدن هدایت به خدا در همه ی این آیات به دنبال مطرح کردن دلایل و انتخاب های افراد که اونها رو به این سمت میاره، به نظر میرسه به معنای همون قوانین الهی حاکم و وجود قدرت خدا در طول قدرت انسان هست. زینب یه مثال نقل کرد که شیر آب توی منزل از یه طرف توسط ما باز و بسته میشه، از طرفی ممکنه از طرف سازمان آب قطع بشه یا اینکه اصلاً از سد، آبی عبور داده نشه. وهیچ کدوم از این اتفاقات منافی دیگری نیست و هریک از اونها در سطح خودشون موثر و تعیین کننده اند (مثل قدرت خدا و اختیار انسان که در طول همدیگه قرار دارن)

آیات زیاد دیگری هم خونده شد که مجال طرح همه شون نیست:

قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیهْدِینِ(الشعراء/62)

گفت: «چنین نیست! یقینا پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد!»

الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یهْدِینِ(الشعراء/78)

همان کسی که مرا آفرید، و پیوسته راهنمائیم می‌کند

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(العنکبوت/69)

و آنها که در راه ما تلاش کنند، قطعا به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیهْدِینِ(الصافات/99)

و گفت: من به سوی پروردگارم می‌روم، او مرا هدایت خواهد کرد!

...

که همه ی این آیات دلالت بر حتمی بودن وعده ی هدایت خداوند برای کسانیست که به سوی او گام برمیدارن و نهایتتلاش خودشون رو (جهد) در این مسیر به کار میگیرن...

ان شاءالله به لطف خدا حرکت ما هم در این جهت قرار داشته باشه و ادامه پیدا کنه...

زیباشناس باشیم...

این هفته، آیه هشتم سوره فاطر رو خوندیم:

أَفَمَنْ زُینَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یصْنَعُونَ(فاطر/8)

آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را خوب و زیبا می‌بیند؟! خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت می‌کند؛ پس جانت به خاطر شدت تأسف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام می‌دهند داناست!

بحث زینت داده شدن اعمال زشت برای انسان، تداعی کننده ی قسم ابلیس بود:

قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ(الحجر/39)  إِلَّا عِبَادَکَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِینَ(الحجر/40)

گفت: «پروردگارا! چون مرا گمراه ساختی، من در زمین در نظر آنها زینت می‌دهم، و همگی را گمراه خواهم ساخت، مگر بندگان مخلصت را.»

و یا آیه ای که زینت های روی زمین رو ابزاری برای سنجش نیکو عمل کردن انسان ها می دونه:

اِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِینَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَیهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا(الکهف/7)

ما آنچه را روی زمین است زینت آن قرار دادیم، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می‌کنند!

و آیه ی دیگری که زینت ها رو نام می بره و گوشزد می کنه اونها فقط برای گذروندن حیات دنیوی لازمند نه بیشتر و بازگشت نیکو به نزد خداست:

زُینَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِینَ وَالْقَنَاطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَیلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِکَ مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ(آل عمران/14)

محبت امور مادی، از زنان و فرزندان و اموال هنگفت از طلا و نقره و اسبهای ممتاز و چهارپایان و زراعت، در نظر مردم جلوه داده شده است؛ اینها سرمایه زندگی پست است؛ و سرانجام نیک نزد خداست.

بحث مفصلی راجع به مصادیق این زینت ها توی زندگی مون کردیم و دعا کردیم بتونیم زشتی ها رو زشت ببینیم و زیباشناس باشیم! فکر کردیم اگر جای زشت و زیبا در چشم و قلبمون عوض بشه، خیلی سخت میشه راه رو پیدا کرد... همون طور که در جامعه خطرناکه ارزش ها جا به جا بشه...

قسمت دوم آیه " فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ " بحث همیشگی " جبر و اختیار " رو به راه انداخت و زینب خیلی شاکی بود از لحن خدا در چنین آیه هایی !!

البته صحبت کردیم در مورد قوانین خدا و نشانه ها و هدایت هایی که تاکید کرده برای ما فرستاده. اینکه خدا به زور نخواسته همه ایمان بیارن و جامعه یکدست بشه، بلکه به اعمال ما چشم دوخته:

وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَکِنْ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ(النحل/93)

و اگر خدا می‌خواست، همه شما را امت واحدی قرارمی‌داد؛ ولی خدا هر کس را بخواهد گمراه، و هر کس را بخواهد هدایت می‌کند! و یقینا شما از آنچه انجام می‌دادید، بازپرسی خواهید شد!

وَلَوْ شَاءَ رَبُّکَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا یزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ(هود/118)

و اگر پروردگارت می‌خواست، همه مردم را یک امت قرار می‌داد؛ ولی آنها همواره مختلفند.

ولی اگر هم کسی غیر خدا رو انتخاب کنه، از نعمت های خودش محرومش نمی کنه بلکه دنیا رو بهشون میده :

وَلَوْلَا أَنْ یکُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَجَعَلْنَا لِمَنْ یکْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُیوتِهِمْ سُقُفًا مِنْ فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَیهَا یظْهَرُونَ(الزخرف/33)

اگر سبب نمی‌شد که همه مردم امت واحد شوند، ما برای کسانی که به رحمان کافر می‌شدند خانه‌هایی قرار می‌دادیم با سقفهایی از نقره و نردبانهایی که از آن بالا روند.

در نهایت بحث کامل و مفصل این موضوع به جلسه ی بعد موکول شد تا همه بیشتر روی این موضوع در قران تمرکز کنند و نتیجه ی بهتری حاصل بشه ان شاءلله...

کدوم حزب...؟

این هفته هم صحبت در مورد آیات 6 و 7 فاطر رو ادامه دادیم:

إِنَّ الشَّیطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یدْعُو حِزْبَهُ لِیکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ(6) الَّذِینَ کَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ کَبِیرٌ(7)

البته شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت می‌کند که اهل آتش سوزان (جهنم) باشند!  کسانی که راه کفر پیش گرفتند، برای آنان عذابی سخت است؛ و کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند، آمرزش و پاداش بزرگ از آن آنهاست!

اول با توجه به کلمه "حزب" که در این آیه اومده، آیاتی در قران که کلمه ی "حزب"  اومده نگاه کردیم و دیدیم یا "حزب شیطان" یا " حزب الله" آمده. بحث مفصلی راجع به این موضوع شد، اینکه چرا کلمه ی حزب اومده نه کلماتی مثل گروه یا تجمع یا ... خصوصیات حزب از نظر هدف گذاری، حرکت، تاثیرگذاری و ...

وَمَنْ یتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ(المائدة/56)

اسْتَحْوَذَ عَلَیهِمُ الشَّیطَانُ فَأَنْسَاهُمْ ذِکْرَ اللَّهِ أُولَئِکَ حِزْبُ الشَّیطَانِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ الشَّیطَانِ هُمُ الْخَاسِرُونَ(المجادلة/19)

لَا تَجِدُ قَوْمًا یؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیوْمِ الْآخِرِ یوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ کَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِیرَتَهُمْ أُولَئِکَ کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمَانَ وَأَیدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَیدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا رَضِی اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِکَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(المجادلة/22)

یک موضوع دیگه که توجه کردیم، این بود که چرا "حزب میانه یا معتدل" نداریم؟ همیشه باید فکر کنیم یا این طرف هستم، یا اون طرف، نمیشه بدون نظر و بینابین بود!!

 بعد سراغ "عذاب" و "مغفرت" رفتیم و معانی و مصادیقش رو جستجو کردیم. و در نهایت، مجدد روی موضوع "عمل صالح" که این جا هم بعد از ایمان بهش تاکید شده مکث کردیم. بچه ها معتقد بودن برخلاف قران که این رو تاکید می کنه، ما زیاد جدی نیستیم که همیشه دنبال اصلاح کردن و اثر مثبتی ایجاد کردن باشیم. منفعل نبودن و اثرگذاشتن بر محیط، باید دائم دغدغه ی اصلی ما باشه در حالیکه رهبرای دینی جامعه این طور عمل نمی کنن و به ما هم این رو یاد نمیدن و تاکید نمی کنند!

این جلسه هم با کلی سوال جدید که توی ذهن ما ایجاد شده بود، تموم شد...

وعده ها...

هفته ی قبل آیه ی 5 و 6 سوره فاطر رو خوندیم:

یا أَیهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَلَا یغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ(فاطر/5)  إِنَّ الشَّیطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یدْعُو حِزْبَهُ لِیکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ(فاطر/6)

ای مردم! وعده خداوند حق است؛ مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به خدا مغرور سازد! البته شیطان دشمن شماست، پس او را دشمن بدانید؛ او فقط حزبش را به این دعوت می‌کند که اهل آتش سوزان باشند!

بحث به سمت وعده های خدا و وعده های شیطان رفت، و اینکه فریب چه چیزهایی از دنیا رو نباید خورد؟

الشَّیطَانُ یعِدُکُمُ الْفَقْرَ وَیأْمُرُکُمْ بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ یعِدُکُمْ مَغْفِرَةً مِنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ(البقرة/268)

شیطان، شما را وعده فقر و تهیدستی می‌دهد؛ و به فحشا امر می‌کند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما می‌دهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و داناست.

إِنَّمَا ذَلِکُمُ الشَّیطَانُ یخَوِّفُ أَوْلِیاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(آل عمران/175)

این فقط شیطان است که پیروان خود را می‌ترساند. از آنها نترسید! و تنها از من بترسید اگر ایمان دارید!

یعِدُهُمْ وَیمَنِّیهِمْ وَمَا یعِدُهُمُ الشَّیطَانُ إِلَّا غُرُورًا(النساء/120)

شیطان به آنها وعده‌ها می‌دهد؛ و به آرزوها، سرگرم می‌سازد؛ در حالی که جز فریب و نیرنگ، به آنها وعده نمی‌دهد.

به نظر میرسید هرجا ترس از فقر و نیستی وجود داره، کار و وعده ی شیطانه و بر عکس در سمت خدا همه چیز وسعت داره. ترس رو شیطان القا می کنه، آرزوهای دور و دراز رو هم شیطان پیشنهاد می کنه تا حواسمون رو پرت کنه!

وَإِذْ زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لَا غَالِبَ لَکُمُ الْیوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّی جَارٌ لَکُمْ فَلَمَّا تَرَاءَتِ الْفِئَتَانِ نَکَصَ عَلَى عَقِبَیهِ وَقَالَ إِنِّی بَرِیءٌ مِنْکُمْ إِنِّی أَرَى مَا لَا تَرَوْنَ إِنِّی أَخَافُ اللَّهَ وَاللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ(الأنفال/48)

و هنگامی را که شیطان، اعمال آنها را در نظرشان جلوه داد، و گفت: «امروز هیچ کس از مردم بر شما پیروز نمی‌گردد! و من، همسایه شما هستم!» اما هنگامی که دو گروه در برابر یکدیگر قرار گرفتند، به عقب برگشت و گفت: «من از شما بیزارم! من چیزی می‌بینم که شما نمی‌بینید؛ من از خدا می‌ترسم، خداوند شدیدالعقاب است!»

شیطان به وعده هاش وفا نمی کنه!

وَقَالَ الشَّیطَانُ لَمَّا قُضِی الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَکُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَوَعَدْتُکُمْ فَأَخْلَفْتُکُمْ وَمَا کَانَ لِی عَلَیکُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُکُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِی فَلَا تَلُومُونِی وَلُومُوا أَنْفُسَکُمْ مَا أَنَا بِمُصْرِخِکُمْ وَمَا أَنْتُمْ بِمُصْرِخِی إِنِّی کَفَرْتُ بِمَا أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ إِنَّ الظَّالِمِینَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(الإبراهیم/22)

و شیطان، هنگامی که کار تمام می‌شود، می‌گوید: «خداوند به شما وعده حق داد؛ و من به شما وعده دادم، و تخلف کردم! من بر شما تسلطی نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید! بنابر این، مرا سرزنش نکنید؛ خود را سرزنش کنید! نه من فریادرس شما هستم، و نه شما فریادرس من! من نسبت به شرک شما درباره خود، که از قبل داشتید، بیزار و کافرم!» مسلما ستمکاران عذاب دردناکی دارند!

شیطان همیشه آدم رو در نهایت رها می کنه و تنها میذاره، هیچ وقت پشت آدم نیست و حتی خودش هم ملامتمون می کنه!!

وَمَنْ یعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیضْ لَهُ شَیطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ(الزخرف/36)

بعد از بحث زیاد درباره شیطان و مصادیقش، در مورد "دنیا" ی ملامت شده در قرآن هم این آیه رو خوندیم:

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ(الحدید/20)

بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو می‌برد، سپس خشک می‌شود بگونه‌ای که آن را زردرنگ می‌بینی؛ سپس تبدیل به کاه می‌شود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضای الهی؛ و زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست!

و وقتی صحبت شد از اینکه رفتار بی هدف و بی نتیجه و جمع کردن هر چیز فانی مذمت شده است، یکی از دوستا گفت چرا خدا علاقه به دنیا رو به ما داده ولی ما رو نهی کرده؟ این انصاف نیست... و بحث مفصلی هم در این باره انجام شد بیشتر با این مضمون که ما دنبال وعده های خدا نرفته ایم و آنچه او ما رو دعوت کرده، رها کردیم. از زیبایی هایی که خدا نشون داد رو برگردوندیم و شیطان این دنیا و داشته های ناپایدارش رو برامون زینت داده. اگر به خدا دوباره ایمان بیاریم و اعتماد کنیم، او زیبا و پاکیزه زندگی کردن رو به ما نشون میده که هم مطلوب نفس ما و هم برامون شایسته تره!