وعده ی هدایت...

این جلسه بازم در مورد آیه ی هشتم سوره ی فاطر صحبت کردیم:

أَفَمَنْ زُینَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُکَ عَلَیهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ بِمَا یصْنَعُونَ(فاطر/8)

آیا کسی که عمل بدش برای او آراسته شده و آن را خوب و زیبا می‌بیند (همانند کسی است که واقع را آنچنان که هست می‌یابد)؟! خداوند هر کس را بخواهد گمراه می سازد و هر کس را بخواهد هدایت می‌کند؛ پس جانت به خاطر شدت تأسف بر آنان از دست نرود؛ خداوند به آنچه انجام می‌دهند داناست!

جلسه ی قبل در مورد زینت داده شدن زشتی ها برای انسان و قسم ابلیس در مورد اینکه دنیا رو برای انسان ها و برای اغوای اونها زینت خواهد داد، اشاره شده بود (قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَیتَنِی لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَلَأُغْوِینَّهُمْ أَجْمَعِینَ(الحجر/39)). این هفته بیشتر روی فَإِنَّ اللَّهَ یضِلُّ مَنْ یشَاءُ وَیهْدِی مَنْ یشَاءُ و موضوع " جبر و اختیار" صحبت کردیم. ملیحه آیه ی 213 بقره رو به طور مفصل شرح داد و لزوم وجود انواع هدایت رو تبیین کرد:

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یهْدِی مَنْ یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ(البقرة/213)

مردم یک دسته بودند؛ خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. تنها کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند ، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.

ملیحه در توضیح این آیه و به نقل از تفسیر المیزان گفت: انسانها در ابتدای آفرینش، یک امت واحده بودند. این (امت واحده) در اثر سرکشی و زیاده خواهی های عده ای بر اساس غریزه انسان به میل سلطه گری و ... اختلاف پیدا کردند (اختلاف اول). خالق انسان برای سامان دادن  این اختلاف ها و حاکمیت "حق" بین مردم، پیامبران و کتاب رو جهت هدایت آنها و قرارگیری آنها در مسیر درست، فرستاد. البته انسان های سرکش حتی بعد از این بینات روشن هم باز اختلاف کردند و حتی دین رو به ابزاری در جهت اختلاف و برای برتری جویی هاشون استفاده کردند (اختلاف دوم) و در نهایت این "خدا" است که افرادی رو که ایمان آورده و طالب حقیقت هستند، هدایت خواهد کرد. در واقع این آیه مراتب هدایت رو از فطرت، پیغمبران، کتاب آسمانی و در نهایت حاکمیت هدایت خداوند بر همه ی آنها رو به تصویر می کشه طوریکه این روشنگری ها، افراد خداجو و حق طلب رو به سرمنزل مقصود برسونه.

مثال هایی از آیات دیگر قرآن با بحث "هدایت" و "ضلالت" هم مطرح شد:

وَالَّذِینَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ یعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ(الزمر/17) الَّذِینَ یسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ(الزمر/18)

و کسانی که از عبادت طاغوت پرهیز کردند و به سوی خداوند بازگشتند، بشارت از آن آنهاست؛ پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانی که سخنان را می‌شنوند و از نیکوترین آنها پیروی می‌کنند؛ آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده، و آنها خردمندانند.

زینب این آیات رو نشونه ی بارز اختیار انسان در انتخاب طرز فکر خود می دونست و اون رو دعوت قرآن به "آزادی اندیشه" میدونست. هاجر از اینکه برخی افراد مذهبی خودشون رو کاملاً محدود و جدا از اجتماع می کنند و از واقعیت های جامعه ی اطرافشون خبر ندارن، انتقاد می کرد و می گفت این آیه نشون میده باید از عقاید و جریان های موجود با خبر باشیم و قدرت تحلیل داشته باشیم تا بهترین انتخاب رو انجام بدیم.

آیات فراوون دیگه ای هم راجع به موضوع مطرح شد که هرکدوم دلایل و مسیرهایی در جهت هدایت یا گمراهی رو نشون میدادن:

وَقَالَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیءٍ نَحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِنْ دُونِهِ مِنْ شَیءٍ کَذَلِکَ فَعَلَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ(النحل/35) وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِی کُلِّ أُمَّةٍ رَسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیهِ الضَّلَالَةُ فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانْظُرُوا کَیفَ کَانَ عَاقِبَةُ الْمُکَذِّبِینَ(النحل/36) إِنْ تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا یهْدِی مَنْ یضِلُّ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِینَ(النحل/37)

مشرکان گفتند: «اگر خدا می‌خواست، نه ما و نه پدران ما، غیر او را پرستش نمی‌کردیم؛ و چیزی را بدون اجازه او حرام نمی‌ساختیم!» کسانی که پیش از ایشان بودند نیز همین کارها را انجام دادند؛ ولی آیا پیامبران وظیفه‌ای جز ابلاغ آشکار دارند؟! ما در هر امتی رسولی برانگیختیم که: «خدای یکتا را بپرستید؛ و از طاغوت اجتناب کنید!» خداوند گروهی را هدایت کرد؛ و گروهی ضلالت و گمراهی دامانشان را گرفت؛ پس در روی زمین بگردید و ببینید عاقبت تکذیب‌کنندگان چگونه بود! هر قدر بر هدایت آنها حریص باشی، که خداوند کسی را که گمراه ساخت، هدایت نمی‌کند؛ و آنها یاورانی نخواهند داشت!

این آیات یه جورایی اعتقاد به "جبر" رو به مشرکین نسبت میده و اون رو نفی می کنه و دلیل گمراهی را رو گرداندن از "بندگی خدا" و رفتن به سمت "طاغوت" عنوان می کنه و وظیفه ی انبیا رو فقط "ابلاغ" میدونه طوریکه حتی پیامبر خدا هم نمیتونه کسی رو به زور به سمت هدایت بیاره. نسبت داده شدن هدایت به خدا در همه ی این آیات به دنبال مطرح کردن دلایل و انتخاب های افراد که اونها رو به این سمت میاره، به نظر میرسه به معنای همون قوانین الهی حاکم و وجود قدرت خدا در طول قدرت انسان هست. زینب یه مثال نقل کرد که شیر آب توی منزل از یه طرف توسط ما باز و بسته میشه، از طرفی ممکنه از طرف سازمان آب قطع بشه یا اینکه اصلاً از سد، آبی عبور داده نشه. وهیچ کدوم از این اتفاقات منافی دیگری نیست و هریک از اونها در سطح خودشون موثر و تعیین کننده اند (مثل قدرت خدا و اختیار انسان که در طول همدیگه قرار دارن)

آیات زیاد دیگری هم خونده شد که مجال طرح همه شون نیست:

قَالَ کَلَّا إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیهْدِینِ(الشعراء/62)

گفت: «چنین نیست! یقینا پروردگارم با من است، بزودی مرا هدایت خواهد کرد!»

الَّذِی خَلَقَنِی فَهُوَ یهْدِینِ(الشعراء/78)

همان کسی که مرا آفرید، و پیوسته راهنمائیم می‌کند

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ(العنکبوت/69)

و آنها که در راه ما تلاش کنند، قطعا به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد؛ و خداوند با نیکوکاران است.

وَقَالَ إِنِّی ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّی سَیهْدِینِ(الصافات/99)

و گفت: من به سوی پروردگارم می‌روم، او مرا هدایت خواهد کرد!

...

که همه ی این آیات دلالت بر حتمی بودن وعده ی هدایت خداوند برای کسانیست که به سوی او گام برمیدارن و نهایتتلاش خودشون رو (جهد) در این مسیر به کار میگیرن...

ان شاءالله به لطف خدا حرکت ما هم در این جهت قرار داشته باشه و ادامه پیدا کنه...

نظرات 8 + ارسال نظر
lمعمار جمعه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 01:58 ق.ظ

سوال: در واقع با برانگیختن پیامبران یه اختلاف به اختلاف های قبلی اضافه شد؟!

مستانه جمعه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 10:56 ب.ظ

سلام. در جستجوهایی که من کردم، خیلی از آیات، اختلافات رو بعد از آمدن کتاب و بینات میدونه و نه ناشی از جهل و نادانی!! گویا اختلاف افکنی پروسه ای کاملاً آگاهانه و هدفمنده:
کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْکُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَینَاتُ بَغْیا بَینَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ یهْدِی مَنْ یشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ(البقرة/213)
مردم یک دسته بودند؛ خداوند، پیامبران را برانگیخت؛ تا مردم را بشارت و بیم دهند و کتاب آسمانی، که به سوی حق دعوت می‌کرد، با آنها نازل نمود؛ تا در میان مردم، در آنچه اختلاف داشتند، داوری کند. تنها کسانی که کتاب را دریافت داشته بودند، و نشانه‌های روشن به آنها رسیده بود، به خاطر انحراف از حق و ستمگری، در آن اختلاف کردند. خداوند ، آنهایی را که ایمان آورده بودند، به حقیقت آنچه مورد اختلاف بود، به فرمان خودش، رهبری نمود. و خدا، هر کس را بخواهد، به راه راست هدایت می‌کند.
إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْیا بَینَهُمْ وَمَنْ یکْفُرْ بِآیاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِیعُ الْحِسَابِ(آل عمران/19)
دین در نزد خدا، اسلام (و تسلیم بودن در برابر حق) است. و کسانی که کتاب آسمانی به آنان داده شد، اختلافی ایجاد نکردند، مگر بعد از آگاهی و علم، آن هم به خاطر ظلم و ستم در میان خود؛ و هر کس به آیات خدا کفر ورزد، خداوند، سریع الحساب است.
وَلَا تَکُونُوا کَالَّذِینَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَینَاتُ وَأُولَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(آل عمران/105)
و مانند کسانی نباشید که پراکنده شدند و اختلاف کردند؛ پس از آنکه نشانه‌های روشن به آنان رسید! و آنها عذاب عظیمی دارند.

وَلَقَدْ آتَینَا مُوسَى الْکِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِیهِ وَلَوْلَا کَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِنْ رَبِّکَ لَقُضِی بَینَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِی شَکٍّ مِنْهُ مُرِیبٍ(هود/110)
ما به موسی کتاب آسمانی دادیم؛ سپس در آن اختلاف شد؛ و اگر فرمان قبلی خدا نبود، در میان آنان داوری می‌شد! و آنها در شک‌اند، شکی آمیخته به بدگمانی!
وَلَمَّا جَاءَ عِیسَى بِالْبَینَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُکُمْ بِالْحِکْمَةِ وَلِأُبَینَ لَکُمْ بَعْضَ الَّذِی تَخْتَلِفُونَ فِیهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ(الزخرف/63) فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَینِهِمْ فَوَیلٌ لِلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یوْمٍ أَلِیمٍ(الزخرف/65)
هنگامی که عیسی دلایل روشن آورد گفت: «من برای شما حکمت آورده‌ام، و آمده‌ام تا برخی از آنچه را که در آن اختلاف دارید روشن کنم؛ پس تقوای الهی پیشه کنید و از من اطاعت نمایید! ولی گروه‌هایی از میان آنها اختلاف کردند. وای بر کسانی که ستم کردند از عذاب روزی دردناک!
البته کتاب الهی به روشن شدن اختلافات کمک می کنه:
لِیبَینَ لَهُمُ الَّذِی یخْتَلِفُونَ فِیهِ وَلِیعْلَمَ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّهُمْ کَانُوا کَاذِبِینَ(النحل/39)
هدف این است که آنچه را در آن اختلاف داشتند، برای آنها روشن سازد؛ و کسانی که منکر شدند، بدانند دروغ می‌گفتند!
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَیکَ الْکِتَابَ إِلَّا لِتُبَینَ لَهُمُ الَّذِی اخْتَلَفُوا فِیهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یؤْمِنُونَ(النحل/64)
ما قرآن را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه آنچه را در آن اختلاف دارند، برای آنها روشن کنی؛ و مایه هدایت و رحمت است برای قومی که ایمان می‌آورند!
و البته تنها حاکم در اختلافات خدا خواهد بود:
قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِمَ الْغَیبِ وَالشَّهَادَةِ أَنْتَ تَحْکُمُ بَینَ عِبَادِکَ فِی مَا کَانُوا فِیهِ یخْتَلِفُونَ(الزمر/46)
بگو: «خداوندا! ای آفریننده آسمانها و زمین، و آگاه از اسرار نهان و آشکار، تو در میان بندگانت در آنچه اختلاف داشتند داوری خواهی کرد!»

معمار شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 08:05 ب.ظ

هر که شد محرم راز در حرم یار بماند هر که این کار ندانست در اختلاف بماند!

واقعیت همینه که گفتین: امت واحد بودن اونقدرها هم مایه افتخار نیست و اختلاف هم اونقدرها بد نیست.

حضرت محمد :هرچه را سلمان میدانست اگرابوذرمیدانست کافرمیشد

یا به عبارت دیگر
لوعلم‌ ابوذر ما فی‌ قلب‌ سلمان‌ لقتله‌ (۱)
ـ اگر ابوذر بر آنچه‌ در دل‌ سلمان‌ بود اطلاع‌ می‌یافت‌، او را می‌کشت‌.

۱ . الصفار، محمد بن‌ الحسن‌، بصائر الدرجات/ ‌۴۵

مستانه شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:01 ب.ظ

لطفاً در آیات به انگیزه ی اختلافات و نتایج اون دقت کنید...

معمار شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:10 ب.ظ

یعنی میخاین بگین در اسلام هدف وسیله رو توجیه می کنه؟!

آیات میگه انگیزه افراد خوب نبوده اما نتایج همیشه خوب بوده

مستانه شنبه 27 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 11:19 ب.ظ

منظورتون از نتیجه ی خوب همون حکم و حسابرسی و عذاب هاییه که در پایان آیات اشاره شده؟!!!!

معمار یکشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 08:29 ب.ظ

در هنگام خوندن قرآن حداقل به خود خوشبین باشیم و بگیم ما تو دسته خوبا هستیم و حکم و حسابرسی و عذاب خدا یه وعده خوب است و نه بد.

مستانه یکشنبه 28 اردیبهشت‌ماه سال 1393 ساعت 10:42 ب.ظ

به نظر اقای طباطبایی در المیزان راجع به دو نوع اختلاف دقت کردید؟ احتمالا ایشون هم به تفاوت علت و نتیجه اختلاف در آیات توجه کرده بودن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد