نزد مالک مقتدر...

... "فضل" خیلی زیباست زیرا دهنده اش خود اوست، سازنده اش خود اوست. اصلاً او می خواهد بدون عمل، چیز بدهد. نمی خواهد مزد بدهد. مزد را به اندازه کار می دهند، فضل چطور؟ قاعده فضل اینست که صاحبش حد آن را با شئون خودش بسنجد. تفضل به فاضلیت فضل کننده مربوط است نه به من. شنیدی چه شد؟ وقتی شما چیزی می دهید، اندازه آن به کرم شما موکول است، نه به من. کرم شما هرچه هست آن را می دهی. خدای مهربان وقتی که به کسی تفضل می کند، آن را مناسب آقایی خودش قرار می دهد... الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک یا کریم ...

... ان شاالله به یک جایی برسیم و به یک روزی برسیم که بنشینیم و دیگر همیشه پیش خدای خودمان نشسته باشیم. آن جا منتهای کمالات همه انسان هاست. چه زن، چه مرد، چه مومن، چه انبیا، چه اولیا، همه! "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر" (آیه 55 سوره قمر) آن جا محل نشیمنگاه صادقین و راستگویان است در پیش خدا "عند ملیک مقتدر" یعنی نزد آن مالک حقیقی شان که مقتدر است. یعنی پیش او نشسته باشیم که همه ماسوا در چنگ اوست. آن وقت چقدر راحتیم! هم خودمان و هم هرچیز که به ما بسته است. اگر خودمان آن جا باشیم، بستگانمان هم همه با ما هستند...

مرحوم اسماعیل دولابی  

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد