ظالم، مقتصد، سابق به اذن خدا ...

سلام، این هفته آیه 32 سوره فاطر رو خوندیم:

ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَینَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ(فاطر/32)

سپس این کتاب را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم؛ از میان آنها عده‌ای بر خود ستم کردند، و عده‌ای میانه رو بودند، و گروهی به اذن خدا در نیکیها پیشی گرفتند، و این، همان فضیلت بزرگ است!

این آیه میگه کتاب را گروهی از بنده های خدا، از خدا به ارث میبرن. هاجر گفت، کسانی که نسبتی با فرد داشته باشن، ازش ارث می برن پس به نظر میرسه ارث بردن این بنده ها از خدا هم به خاطر اینه که رابطه و نسبتی با خدا پیدا کرده اند! البته همین بنده ها هم در مقابل این نعمت و امانتی که خدا بهشون میسپره، چند گروه میشن:

گروه اول کسانی هستن که به خودشون ظلم می کنن (ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ). توی قران گشتیم که "ظلم به خود" رو چی تعریف می کنه. آیه 35 سوره کهف، میگه قارون نسبت به نفس خودش ظالم بود:

وَدَخَلَ جَنَّتَهُ وَهُوَ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ قَالَ مَا أَظُنُّ أَنْ تَبِیدَ هَذِهِ أَبَدًا(الکهف/35)

و در حالی که نسبت به خود ستمکار بود، در باغ خویش گام نهاد، و گفت: "من گمان نمی‌کنم هرگز این باغ نابود شود!"

جالب اینجاست که ما معمولاً چنین دیدی نسبت به شخصیتی مثل قارون نداریم و بیشتر فکر می کنیم او در حق دیگران ظلم کرده. ولی این آیه نشون میده، او با عملکردش بیشترین ظلم رو به خودش کرده. آیاتی که در زمینه ی روابط نزدیک، خانواده و طلاق هستند هم به طور عجیبی تاکید دارن دقت در رعایت حقوق دیگران باعث میشه به نفس خودمون ظلم نکنیم! مثل آیه 231 بقره:

وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِکُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِکُوهُنَّ ضِرَارًا لِتَعْتَدُوا وَمَنْ یفْعَلْ ذَلِکَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُوًا ...(البقرة/231)

و هنگامی که زنان را طلاق دادید، و به آخرین روزهای «عده» رسیدند، یا به طرز صحیحی آنها را نگاه دارید و یا به طرز پسندیده‌ای آنها را رها سازید! و هیچ‌گاه به خاطر زیان رساندن و تعدی کردن، آنها را نگاه ندارید! و کسی که چنین کند، به خویشتن ستم کرده است. آیات خدا را به استهزا نگیرید ...

ملیحه گفت باید حسمون رو تغییر بدیم طوریکه وقتی در حق خدا یا کسی بدی می کنیم، بدونیم در حق خودمون داریم بد می کنیم و به خودمون آسیب می زنیم و اگر کسی در حق خدا یا دیگران یا در حق ما بدی می کنه، داره به خودش آسیب میزنه. زینب پرسید ولی می بینیم که ظلم آدم ها به اطرافیان یا جامعه شون ضرر و زیان ایجاد می کنه، که در نهایت جمع بندی صحبت ها این بود که در ظاهر ممکنه مشکلاتی ایجاد بشه ولی در واقع برخوردی که هرکس در مقابل اون ظلم داره، نتیجه رو تعیین می کنه. مثلاً اگر آدمی برای مقابله با ظلمی، سالها در زندان باشه یا موقعیت های ظاهری رو از دست بده، به این معنی نیست که عمرش رو هدر داده. بلکه رشد و تعالی روح این فرد نزد خدا شاید در کنج زندان حاصل بشه و خدا برای او، بالاترین خیر رو جایگزین کنه.

گروه دوم که در این آیه گفته، "مقتصد" هستند که به معنی رفتن راه میانه است. برای درک بهتر، رفتیم سراغ آیه هایی که از این افراد نام برده:

وَلَوْ أَنَّهُمْ أَقَامُوا التَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِیلَ وَمَا أُنْزِلَ إِلَیهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَکَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ مِنْهُمْ أُمَّةٌ مُقْتَصِدَةٌ وَکَثِیرٌ مِنْهُمْ سَاءَ مَا یعْمَلُونَ(المائدة/66)

و اگر آنان، تورات و انجیل و آنچه را از سوی پروردگارشان بر آنها نازل شده برپا دارند، از آسمان و زمین، روزی خواهند خورد؛ جمعی از آنها، معتدل و میانه‌رو هستند، ولی بیشترشان اعمال بدی انجام می‌دهند.

هاجر گفت این آیه نشون میده برخلاف تصور ما، منظور از افراد میانه رو، آدم های بی رأی و نظر یا حزب باد نیستن بلکه آدم هایی هستن که احکام خدا رو رعایت می کنن.   

وَإِذَا غَشِیهُمْ مَوْجٌ کَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمَا یجْحَدُ بِآیاتِنَا إِلَّا کُلُّ خَتَّارٍ کَفُورٍ(لقمان/32)

و هنگامی که موجی همچون ابرها آنان را بپوشاند، خدا را با اخلاص می‌خوانند؛ اما وقتی آنها را به خشکی رساند و نجات داد، بعضی راه اعتدال را پیش می‌گیرند؛ ولی آیات ما را هیچ کس جز پیمان‌شکنان ناسپاس انکار نمی‌کنند!

این آیه هم میگه افراد مقتصد هرچند ممکنه "مخلص" نمونده باشن و از اون درجه اخلاص فاصله گرفته باشن ولی پیمان شکن هم نیستن!

گروه سوم در آیه 32 فاطر "سبقت گیرندگان در خیر" هستن. این گروه چه ویژگی هایی دارن؟ آیات 57 تا 61 سوره مومنون اونها رو معرفی می کنه:

إِنَّ الَّذِینَ هُمْ مِنْ خَشْیةِ رَبِّهِمْ مُشْفِقُونَ (المؤمنون/57) وَالَّذِینَ هُمْ بِآیاتِ رَبِّهِمْ یؤْمِنُونَ (المؤمنون/58) وَالَّذِینَ هُمْ بِرَبِّهِمْ لَا یشْرِکُونَ (المؤمنون/59) وَالَّذِینَ یؤْتُونَ مَا آتَوْا وَقُلُوبُهُمْ وَجِلَةٌ أَنَّهُمْ إِلَى رَبِّهِمْ رَاجِعُونَ (المؤمنون/60) أُولَئِکَ یسَارِعُونَ فِی الْخَیرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ (المؤمنون/61)

مسلما کسانی که از خوف پروردگارشان بیمناکند،و آنان که به آیات پروردگارشان ایمان می‌آورند، و آنها که به پروردگارشان شرک نمی‌ورزند، و آنها که نهایت کوشش را در انجام طاعات به خرج می‌دهند و با این حال، دلهایشان هراسناک است از اینکه سرانجام بسوی پروردگارشان بازمی‌گردند، چنین کسانی در خیرات سرعت می‌کنند و از دیگران پیشی می‌گیرند.

جالب اینه که قرآن خصوصیات عجیب و خاصی برای اونها که در خیر سبقت می گیرن نمیشمره بلکه بیشتر خصوصیاتشون درونیه: خشیت، ایمان، دوری از شرک، ویژگی قلبشون (وجلت) در انتظار ملاقات پروردگارشون! زینب می گفت، کلمه ی سبقت باعث میشه حس کنیم وقت کمه و نباید فرصت ها و لحظات رو از دست بدیم و ممکنه استرس پیدا کنیم ولی ملیحه در جواب، آیه ای که در ادامه اومده خوند:

وَلَا نُکَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ...(المؤمنون/62)

این آیه میگه هیچ نفسی تکلیفی جز "وسعش" ندارد، و معلوم نیست چرا این "وسع" همیشه به مفهوم "محدودیت" و "ناتوانی" گرفته شده نه "وسعت" و "توانمندی". ملیحه گفت وظیفه ی ما، رشد دادن نفس خودمونه ولی مقایسه ی هر نفسی با خودشه نه دیگران. مسیر رشد و تعالی، نهایت نداره و ارزش هرکس به میزان حرکت و وسعت یافتن وجودشه.

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَینَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ کَمَثَلِ غَیثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یهِیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٌ وَمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ(الحدید/20) سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا کَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یؤْتِیهِ مَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ(الحدید/21)

بدانید زندگی دنیا تنها بازی و سرگرمی و تجمل پرستی و فخرفروشی در میان شما و افزون طلبی در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که محصولش کشاورزان را در شگفتی فرو می‌برد، سپس خشک می‌شود به گونه‌ای که آن را زردرنگ می‌بینی؛ سپس تبدیل به کاه می‌شود! و در آخرت، عذاب شدید است یا مغفرت و رضای الهی؛ و زندگی دنیا چیزی جز متاع فریب نیست! سبقت بگیرید برای رسیدن به مغفرت پروردگارتان و بهشتی که پهنه آن مانند پهنه آسمان و زمین است و برای کسانی که به خدا و رسولانش ایمان آورده‌اند؛ آماده شده است، این فضل خداوند است که به هر کس بخواهد می‌دهد و خداوند صاحب فضل عظیم است!

ملیحه گفت این آیه نشون میده کلید سبقت، ندیدن دنیا و مشغول نشدن به فریب های زودگذر هست. زهرا هم گفت همین مشغولیت های دنیایی و فانی در واقع "سرعت گیر" هستن و جلوی سبقت گرفتن رو میگیرن! 

در نهایت هم نکته ی آیه ی 32 فاطر اینه که هیچ خیر و سبقت در خیری بدون "اذن خدا" اتفاق نمیفته. همون طور که این اصل در آیه های متفاوت اشاره شده و مثلاً آیه 58 سوره اعراف میگه حتی زمینه ی پاک و طیّب، بدون اذن خدا نتیجه نمیده:

وَالْبَلَدُ الطَّیبُ یخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِی خَبُثَ لَا یخْرُجُ إِلَّا نَکِدًا کَذَلِکَ نُصَرِّفُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یشْکُرُونَ (الأعراف/58)

سرزمین پاکیزه، گیاهش به اذن پروردگار می‌روید؛ اما سرزمینهای بد طینت، جز گیاه ناچیز و بی‌ارزش، از آن نمی‌روید؛ این گونه آیات را برای آنها که شکرگزارند، بیان می‌کنیم!

و همین مفهوم در سوره ابراهیم هم آمده:

اَلَمْ تَرَ کَیفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا کَلِمَةً طَیبَةً کَشَجَرَةٍ طَیبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاءِ (الإبراهیم/24) تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَیضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یتَذَکَّرُونَ (الإبراهیم/25)

آیا ندیدی چگونه خداوند «کلمه طیبه» را به درخت پاکیزه‌ای تشبیه کرده که ریشه آن ثابت، و شاخه آن در آسمان است؟! هر زمان میوه خود را به اذن پروردگارش می‌دهد. و خداوند برای مردم مثلها می‌زند، شاید متذکر شوند!

پس باید همیشه حواسمون باشه منشأ خوبی ها خداست و اگر اذن او نباشه، هیچ تلاشی به نتیجه نمیرسه. پس تمام کارهامون رو با یاد او و با اذن او همراه کنیم ان شاءالله...

نظرات 1 + ارسال نظر
شیدا(فَرمِہ) جمعه 28 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 09:50 ب.ظ http://shadeofparadise.blogfa.com

اللًّهُــمَ صَّـلِ عَـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗_‗ـَد و عَجِّـل فَّرَجَهُم

سلام...
آدینه را آرام...زیبا....
و خوب به پایان برسانید...

از شیـــــــخ بهــــــایی پرسیدند:
سخت می گذرد..چه باید کرد؟
گفت:خودت که میگویی...
سخــــــــت می گذرد...
سخت که نمی ماند...
پس خــدا رو شکر...
که می گـــذرد....
و نمی ماند …

"سایہ بهشت"

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد