حق، سنگین ولی گواراست ...

سلام. امروز ادامه ی صحبت در مورد آیه 31 سوره فاطر رو داشتیم:

وَالَّذِی أَوْحَینَا إِلَیکَ مِنَ الْکِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِیرٌ بَصِیرٌ(فاطر/31)

و آنچه از کتاب به تو وحی کردیم حق است و تصدیق‌کننده و هماهنگ با کتب پیش از آن؛ خداوند نسبت به بندگانش خبیر و بیناست!

این هفته هم در مورد حق صحبتهایی در مورد "حق" مطرح شد، بیشتر این نکته مطرح بود که در شناخت حق چه طوری میشه اشتباه نکرد و سردرگم نشد؟ قرآن در این زمینه میگه حق طرف خداست و اون رو باید نزد خدا پیدا کرد:

الْحَقُّ مِنْ رَبِّکَ فَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِینَ(البقرة/147)

حق از طرف پروردگار توست، بنابراین، هرگز از تردیدکنندگان در آن مباش!

و خدا حق رو به ما عرضه کرده است، به نفعمونه که همراه حق باشیم:

قُلْ یا أَیهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَکُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یضِلُّ عَلَیهَا وَمَا أَنَا عَلَیکُمْ بِوَکِیلٍ(یونس/108)

بگو: «ای مردم! حق از طرف پروردگارتان به سراغ شما آمده؛ هر کس هدایت یابد، برای خود هدایت شده؛ و هر کس گمراه گردد، به زیان خود گمراه می‌گردد؛ و من مأمور شما نیستم!»

لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ ...(الرعد/14)

دعوت حق از آن اوست! ...

ملیحه می گفت هر لحظه از زندگی، صحنه ی تقابل حق و باطل هست (معنای کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا)، و معیاری که خدا در این آیات برای حق ارائه میده، کتاب الهی و خود خداست. ولی چی باعث میشه گاهی حق رو نبینیم یا نتونیم راحت پیداش کنیم؟ لیلا معتقد بود حجاب ها و موانعی در وجود ما یا در اطرافمون هست که کار رو گاهی سخت می کنه ولی اگر همّ و غمّ پیدا کردن حقیقت رو داشته باشیم و نیّتمون رو خالص کنیم، امکان نداره موفق نشیم:

وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا ...(العنکبوت/69)

و آنها که در راه ما جهاد کنند، قطعا به راه‌های خود، هدایتشان خواهیم کرد...

و درون قلب و جان خودمون توانایی تشخیص رو خواهیم داشت:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یجْعَلْ لَکُمْ فُرْقَانًا ...(الأنفال/29)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! اگر از خدا بپرهیزید، برای شما فرقان (وسیله‌ای جهت جدا ساختن حق از باطل) قرارمی‌دهد...

ولی تا وقتی این خلوص رو نداشته باشیم، احتمال خطا هست. مثلاً هاجر می گفت ما با اولین برخورد به خودمون حق میدیم در مورد آدم ها قضاوت کنیم در حالیکه از حق مطلب ناآگاهیم و این آفت در بین ما مذهبی ها بیشتره چون خودمون رو مظهر تمام و کمال حق میدونیم و کافیه طرفمون مثلاً حجاب خوبی نداشته باشه یا ظاهرش با ما متفاوت باشه، اون موقعه که او رو کاملاً خارج از دین تصور می کنیم و به خودمون حق میدیم هر رفتاری داشته باشیم! چه بسا که با این طرز فکر و چنین رفتارهایی راه دین رو هم برای افراد می بندیم و مشمول "صدّ عن سبیل الله" میشیم چون اون فرد هم فکر می کنه از دین خیلی دور و جداست و هیچ راهی به سمت مذهب نداره.

اون صحبت آقای دولابی میتونه کارگشا باشه که هر عیبی در دیگران دیدی، حتماً در نفس خودت هم وجود داره وگرنه نمی دیدیش! پس با دیدن هر نقص و عیب در دیگران، اول متوجه خودمون بشیم بعد هم اگر کمکی برای نجات طرف مقابل هم از دستمون برمیومد، دریغ نکنیم. لیلا می گفت عجیبه که ما به خودمون اجازه میدیم بنده ی خدا رو مورد قضاوت و صدور حکم قرار بدیم در حالیکه خدا باهاش این رفتار رو نداره!

ملیحه می گفت درسته که کار، گاهی سخت میشه مثل آیه ای که میگه مومنین حتی کنار پیامبر به شرایطی رسیدن که بدون یاری خدا ادامه ی کار ممکن نبود:

اَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا یأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى یقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ(البقرة/214)

آیا گمان کردید داخل بهشت می‌شوید، بی‌آنکه حوادثی همچون حوادث گذشتگان به شما برسد؟! همانان که گرفتاریها و ناراحتیها به آنها رسید، و آن چنان ناراحت شدند که پیامبر و افرادی که ایمان آورده بودند گفتند: «پس یاری خدا کی خواهد آمد؟!» آگاه باشید، یاری خدا نزدیک است!

ولی مطمئن باشیم یاری خدا در راهست. الهه می گفت به طور خلاصه در جستجوی حق از باطل باید سعی کنیم با کنار زدن آلودگی ها، خودمون رو به حق نزدیک و نزدیک تر کنیم. به قول امام علی که در حکمت های نهج البلاغه آمده، حق سنگین ولی گوارا و باطل آسان ولی هلاک کننده است. اگر پذیرای سختی اش بشیم و تحملش کنیم، طعم گواراش رو احساس خواهیم کرد و به باطل تن نخواهیم داد.

در بحثی هم که به طور حاشیه ای راجع به حجاب در گرفت، فاطمه انتقاد می کرد که چرا به نام تبلیغ حجاب، اون رو پایین میاریم در حدیکه حجاب رو با پوشش موبایل و مروارید و ... مقایسه می کنیم!؟! بنابراین سراغ آیه 59 سوره احزاب رفتیم:

یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا(الأحزاب/59)

ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: «جلبابها [= روسری‌های بلند] خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است؛ خداوند همواره آمرزنده رحیم است.

بهتره روی همون فواید حجاب که در این آیه اشاره شده برای دعوت استفاده کنیم، اینکه باعث میشه این افراد شناخته شوند و اذیت نشوند (توسط عمل خودشون یا واکنش دیگران). یعنی قرآن برخلاف تبلیغات میگه فایده اش بیشتر از اونکه برای جامعه و خانواده و ... باشه، برای خود فرد هست. البته مهمتر از همه اینکه دعوت به حجاب، نمیتونه قدم اول باشه، اول باورهای اساسی باید نهادینه بشه!

در ادامه ی آیه ی 31 سوره ی فرقان میفرماید آنچه پیش رو و قبل از کتاب بوده هم اون رو تصدیق می کنه:

وَالَّذِی أَوْحَینَا إِلَیکَ مِنَ الْکِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَینَ یدَیهِ ...(فاطر/31)

و آنچه از کتاب به تو وحی کردیم حق است و تصدیق‌کننده و هماهنگ با (کتب) پیش از آن...

در این گونه آیات، لفظ "کتاب" های پیشین نیومده ولی اگر کلی نگاه کنیم به این آیه ها، نشون میده اصل و اساس "حق" همیشه یکی است بنابراین همه ی آنچه از منبع حقیقت باشد، همیشه تصدیق کننده و تایید کننده ی همدیگر  و هم جهت اند.

در پایان این آیه برای خدا صفات "خبیر" و "بصیر" اومده که خبیر به معنای علم تخصصی و دقیق به جزییات یک موضوع هست، همون چیزی که ما در اصطلاح میگیم فلانی در این کار خبره است! بنابراین صفات خدا هم در این آیه یادآوری می کنه که در ارائه ی حق، خداست که خبره و صاحب دید عمیق است.

بین صحبتا ملیحه می گفت اگر خدا رو به واقع با این صفات بشناسیم، باید به خدا اعتماد داشته باشیم و خودمون رو مثل یک "عبد" واقعی به دست او بسپریم تا تربیتمون کنه و نزد خودش هدایت کنه و سعی نکنیم خودمون برای خودمون مصلحت اندیشی کنیم. زینب پرسید گاهی فکر می کنیم خودمون با خرابکاری هامون شرایط رو سخت کرده ایم، این مواقع تکلیف چیه؟

در جواب باز به سراغ توبه ی حضرت سلیمان رفتیم که وقتی  توی اون شرایط سخت قرار گرفت، واکنشش چی بود:

وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَیمَانَ وَأَلْقَینَا عَلَى کُرْسِیهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ(ص/34)   قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَهَبْ لِی مُلْکًا لَا ینْبَغِی لِأَحَدٍ مِنْ بَعْدِی إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ(ص/35)

ما سلیمان را آزمودیم و بر تخت او جسدی افکندیم؛ سپس او به درگاه خداوند توبه کرد. گفت: پروردگارا! مرا ببخش و حکومتی به من عطا کن که بعد از من سزاوار هیچ کس نباشد، که تو بسیار بخشنده‌ای!

نه تنها احساس رسیدن به بن بست یا ناامیدی نکرد، بلکه باز رو به خدا کرد و آمادگیش رو برای حرکتی بزرگتر به سمت او اعلام کرد! پس قرار شد تمرین کنیم در هر حرکتی این دغدغه رو داشته باشیم که آیا به حق رفتار می کنیم؟ تا با خواستن عمیق و خالص شدن نیت مون، شامل یاری خدا بشیم ان شاءلله...  

نظرات 5 + ارسال نظر
هاجر شنبه 15 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 10:23 ب.ظ

سلام بسیار دل تنگ شما ییم انشاا... به زودی همدیگه رو ببینیم در ایه ی147 سوره ی بقره (حق از طرف پروردگار توست، بنابراین، هرگز از تردیدکنندگان در آن مباش!)یه نکته ی مهم درباره ی تردید ،!!! اصلا این تردید های ما ست که مارو از مسیر حق جدا می کنه ، یعنی با این که من می دونم حکم خدا چیه ، به جای اطاعت درباره اش این قدر فکر می کنم ودلیل میارم که به تردید بیفتم واز اطاعت دور بشم . دارم فکر می کنم چه طور میشه تردیدهامون رو کم کرد ،

مستانه دوشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 08:53 ب.ظ

سلام. منم همین طور!!
خیلی جالبه هاجر، من همین روزا باهاش درگیرم و با دیدن نوشته ی تو الان تصمیمم رو گرفتم که تردید نکنم، کاری که به نظرم صحیح تره رو با قاطعیت پیگیری می کنم. شاید دلیل اکثر خطاهای ما اینه که اصلاً نگران نظر خدا در اون تصمیم گیری نیستیم، بلکه براساس سود و زیان های خودمون حساب کتاب می کنیم. اگر دغدغه ی رضایت خدا رو داشته باشیم، خودش راهو جلوی پامون میذاره و دیگه نباید تعلل کرد. خدا ان شالله ما رو از غرور و تعصب و ... که آفتهای اصلی این مسیر هستند حفظ کنه...

نرگس پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 07:07 ق.ظ http://nargesghaderinia.blogfa.com

سلام عزیز خوبی؟
خیلی خوب بود.به امید توفیق روزافزون برای شما.
میتونم از مطالبت توی وبم استفاده کنم؟

مستانه پنج‌شنبه 20 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 02:01 ب.ظ

سلام نرگس عزیز، ممنون. حتماً، خیلی هم خوشحال میشم...!!

مینا سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1393 ساعت 04:17 ق.ظ

سلام
من توی نت سرچ کردم که با سردرگمی میان حق و باطل چه کنم و این واقعا دغدغه منه
ولی انقدر که فکر کردم و گیج تر شدم تصمیم گرفتم این مطلب و سرچ کنم ببینم چی پیدا میکنم تا اینکه مطالب شما را دیدم بعضی حرفا به دلم نشست این شد که خواستم ببینم چطور میتونم بیشتر از مباحث تون استفاده کنم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد