عذر بدتر از گناه...

این جلسه با عبارت دیگه ای از زیارت عاشورا شروع شد: "... فلعن اللّه اُمَّةً اسّست اساس الظلم والجور علیکم اهل البیت..."

معلم در توضیح معنای "اسّس" گفت، بنیانگذار یک مکتب، فردی است با قابلیت حرکت که میتونه جامعه رو زیر و رو کنه، افراد رو به دنبال خودش بکشه مثل استالین یا امام خمینی و ... پس ما لعن می کنیم کسی که بنیان ظلم رو گذاشته چراکه این حرکت در طول زمان ادامه پیدا کرده! مثلاً معاویه یک نوع حکومت رو بنیانگذاری می کنه که کم کم در طول زمان به تشکیل دیکتاتوری هایی با ظاهر مثبت منجر میشه. "ا̉مّت" مجموعه ای از انسان هاست که با یک طرز تفکر و نگرش زندگی می کنند مثل یه حزب. امّت یک جامعه ی تربیت شده است، مربّی داره، هدف داره و یکسان سازی و همگون شده است. در قرآن، کشور اسلامی به رسمیت شناخته نشده، مرزها معنا دار نیستند، ولی از امّت اسلام نام برده شده. در این جامعه، مٶسّس همون امام هست که جلو میره، تربیت می کنه و هدایت می کنه تا دیگران راه رو پیدا کنند.

معلم در توضیح معنای "ظلم" و "جور" گفت "ظلم" همانند ظلمت، نشان از تاریکی داره و مشخصه که آدم ها توی تاریکی نمی تونن حقیقت رو پیدا کنن و گم میشن. پس جریان هایی که میخوان ظلم رو برقرار کنند، مردم رو توی تاریکی نگه میدارن و راه صحیح رو از مردم می پوشونن که این معنای ایجاد انحراف یا همون "جور" هست طوریکه راه غلط رو به جای راه درست به مردم معرفی می کنن. این طوری دیگه هیچچی سر جای خودش نیست، از "عدالت" خبری نیست! مثلاً وقتی یک قاضی القضات، حرکت امام حسین علیه السلام رو خارج از دین و ضد اسلام معرفی می کنه، این مسیر برای مردم بسته میشه و آدم ها با وضو و با غسل شهادت و به امید ثواب به جنگ با امام میرن. این گونه جریان های انحرافی با روشنگری و استدلال و مناظره حرکت نمی کنن، بلکه حق رو میون غبار و تاریکی و جهل، گم می کنن.

در ادامه ی بحث، عبارت بعدی زیارت مطرح شد: " و لعن‌ الله امة‌ دفعتکم‌ عن‌ مقامکم‌ و ازالتکم‌ عن‌ مراتبکم‌ الّتی‌ رتبکم‌ الله فیها " که معلم در توضیح این عبارت گفت زایل کردن مقام اولیاء خدا مثل اینه که جایگاه قهرمانی المپیک رو ورزشکاری با دوپینگ و تقلّب از کسی که شایسته ی اون بوده، گرفته باشه. این باعث نمیشه که از مقام و شایستگی حقیقی اون فرد چیزی کم بشه ولی معرفی اش به مردم و جایگاهش در جامعه خدشه دار میشه. خطای بزرگی که در تاریخ اسلام اتفاق افتاد، این بود که میزان ها در جامعه عوض شد و ارزش ها تغییر کرد. مثلاً توانایی های علی علیه السلام قابل انکار نبود بنابراین جوانی و بی تجربگی رو بهانه کردن و به جای معیارهای الهی، پیری و تجربه رو ارزشمند دونستن (در واقع تعلیمات پیامبر رو رها کردند و به ارزش های جاهلیت برگشتن). با تغییر دادن معیارها و جابه جا کردن ارزش ها، هر نوع تقلب و انحرافی امکانپذیر میشه. در جریانات تاریخ اسلام هم هرگز اشتباه و سهو و ندانم کاری در کار نبوده، بلکه حرکات سیستماتیک و حساب شده این بلا رو به وجود آورده پس ما هم باید کارشناسانه و موشکافانه عمل کنیم و این مسیر و مسبب ها و ادامه دهنده های اون رو بشناسیم و مسئولانه عمل کنیم.

معلم می گفت در رابطه ی رهبر امّت با جامعه، اوّل وظیفه ی رهبر هست که خودش رو معرفی کنه و مردم رو دعوت کنه و هزینه های این راه رو هم بپردازه، چون در بارگاه الهی اوّل باید جواب این سٶال رو بده که تو برای امّت چه کردی؟ بعد، سٶال میشه که امّت با تو چه کرد؟ تلاش های ائمه برای پاسخ به سٶال اوّل، شامل مواردی مثل سخنرانی ها و ملاقات های شبانه ای بود که حضرت زهرا سلام الله علیها انجام میداد. خطبه های علنی می خواند یا به خانه ها میرفت تا تحلیل ها و دلایل حقانیت علی علیه السلام رو جامعه بدونن و در مقابل خدا بی پاسخ نباشه. مسئولیت اونها بزرگتره و جواب دادنشون به خدا هم مشکلتر خواهد بود، به همین دلیل اینگونه برای هدایت جامعه تلاش میکردن. معلم می گفت مادرهای ما بارها به این فکر کردن که بچه شون از نظر رشدی خوب باشه، زبان دوم رو بره یاد بگیره، مثلاً کلاس موسیقی بره، دانشگاهش و رتبه ی علمی اش چی باشه... ولی آیا آرزو کردیم که بچه هامون مرز حق وباطل رو بشناسن؟ بدونن حد و مرزها کجاس و باطل کدومه. طوریکه اون بچه حتی اگر دنبال باطل میره، خودش رو گول نزنه و بدونه داره چه کار می کنه. بشناسه حق چیه، باطل چیه و مرزش کجاست و خلاصه حدود الهی دستش باشه. که وقتی به دوراهی برخورد می کنه چه کار کنه. مثلاً توی جامعه یاد بگیره قدرتمند باشه ولی بدونه چه جوری نه بخوره و نه بزنه! ما باید روی تشخیص هامون کار کنیم، سعی کنیم تشخیص و انتخاب صحیح رو یاد بگیریم و به ظرف وجودی خودمون بیشتر از ظرف کریستال روی میزمون اهمیت بدیم. بزرگترین گناه در این عالم، ندونستن و نفهمیدن است چون هرچیزی که برای انسان اهمیت داشته باشه، براش وقت میذاره و یاد می گیره پس ندونستن بدترین بهانه و عذر بدتر از گناهه.   

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد