نیتت "خدا" باشد ...

... ما اگر نطقمان با خدا باز بشود، ملائکه را به زحمت میندازیم. کار خوبی هم هست. خدا آن را یاد داده است. هرچه با خدا چانه بزنید، جا دارد. پیش دیگران اگر فضولی کنید عیب است. فقط پیش خداست که هرچه حرف بزنید قشنگ است. فضولی کن، گریه کن، خنده کن، دعوا کن! بگو خدایا این چه وضعش است، من مخلوق تو هستم. این ایمان محض است. با خدا کار کن. یاد خدا کن، یاد پیغمبر (صلی الله علیه و اله) کن، یاد ائمه (علیهم السلام) کن. اینها بزرگند. بنده ی اینها هرچه به آنها ور برود، به او بیشتر عطا می کنند. جای دیگر نرو. پیش مردم نرو، اگر هم رفتی مبادا از خدا پیش آنها شکایت کنی! شکایت آنها را هم پیش خدا نبر. اگر یک وقت مجبور شدی شکایت آنها را به خدا بکن، اما اگر مجبور شدی! اگر این کار را نکنید بهتر است. شیعیان این کار را نمی کنند.

شکایت خدا را به خدا بکن، این ایمان محض است. خدایا این چه وضعش است. آخر من بنده ی تو هستم. الان نان نمیتوانم بخورم، خوابم می آید، پیر شده ام، نماز نمی توانم بخوانم، نمی توانم روزه بگیرم و مثل اینها. اینها را به خدا بگو، او دوست دارد. با او حرف بزن. آدم به خالقش نگوید پس به چه کسی بگوید؟ خیلی جای خوبی است. اصلاً عقیده ی من اینست که هیچ جا لب باز نکنی. اگر توانستی پدر و مادرت را هم صدا نزن! از همان اول که بابایت را صدا میزنی، "بابا" بگو اما نیتت "خدا" باشد ...

مرحوم محمداسماعیل دولابی، جلد پنجم طوبای محبت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد