معلم می گفت روزه انرژی های مثبت آدم رو کم نمی کنه و نمی گیره، کارهایی که حالشون رو نداریم عمدتاً کارهای بیخودی هستند! می گفت قدرت کارهای فکری حتی بیشتر هم می شه چون انرژی های منفی دور می شه و کارهایی که لازم نیست، انجام نمی دهیم!
معلم تعریفی رو که از "دعا" همیشه گفته، تکرار کرد و گفت دعا یعنی اینکه برای خودت و خدای خودت تعریف کنی که چی میخوای، چی لازم داری و با اون میخوای چه کار کنی؟ باید بدونی چی لازم داری و یا چه قدم مثبتی میتونی با اون، برداری. گاهی ما دعا می کنیم و چیزی میخواهیم ولی خدا میدونه که اون به دردمون نمی خوره و حتی باعث هلاکت ما می شه پس بهمون نمیده مثل پدر و مادری که سویچ ماشین رو به بچه شون نمیدن هرچقدر که اصرار میکنه! پس در دعا کردن باید خودمون رو بشناسیم و توانایی ها و قابلیت هامون رو بدونیم، نیازهامون رو بشناسیم، بعدش هم روش خواستن رو بلد باشیم و نحوه صحبت کردن با خدا رو رعایت کنیم مثل همون بچه که باید بدونه با والدینش چه جوری حرف بزنه! باید اولویت ها رو بشناسیم تا درخواست درستی داشته باشیم. معلم گفت از همه مهمتر اینه که بدونیم فقط باید از او بخواهیم و سراغ "غیر" نرویم (از همه چیز و همه کس قطع امید کنیم و همه کاره ی عالم رو خدا بدونیم).
وقتی حسرت به دل باشیم دیگه این حرفا حالیمون نمیشه
سلام.
تعریف دعا زیبا بود. ممنون.
گفتید دعا دعا نمی دانم چیست
این گردش لحظه ها نمی دانم چیست...
من چقدر کار بیخودی دارم خدا!!