در آغوش او...

این بار معلم خودش شروع کرد و اول در مورد این صحبت کرد که چرا انقدر داستان حضرت موسی در قرآن مورد توجه قرار گرفته و بخش عظیمی از این کتاب (نزدیک به یک سوم) درباره زندگی موسی (ع) است؟ معلم گفت: موسی یک امت نوپا و در حقیقت کل جامعه با تفاوتهای درونی (سامری و هارون و ...) رو یکجا به سمت توحید هدایت کرد و این حرکت جمعی برای نخستین بار اتفاق می افتاد. در واقع مدل فردی توحید، حضرت ابراهیم بود و مدل اجتماعی برای اولین بار موسی بود. پس امت آخرالزمان هم باید از ماجراها و چالش های این پیامبر و استقامت ها و راهکارهایش درس بگیره و استفاده بکنه تا بتونه حرکت اجتماع رو رهبری کنه.

خانم اکرمی که تازه از راه رسیده بودن با یه سوال مواجه شدند: چرا شخصیتهای الهی رو بزرگ و خارق العاده نشون میدیم و به اعجازهای زندگی اونها توجه می کنیم؟ آیا این لازمه؟ آیا با وجود تفاوتهاشون با ما، اونها میتونن الگوی ما باشن؟ ایشون در جواب گفتند: کارا بودن دین (که راه رسیدن مخلوق به خالق است) به شناختن توانایی نمایندگان الهی در این عالم بستگی داره، ما باید بدونیم آیا مسیر کمال ما مشخص شده یا نه؟ سیر کمال از ازل تا ابد رو شامل میشه و حتما مربیانی در نظر گرفته شده اند. این راهنماها، شخصیتهای بزرگی هستند که در مدت زندگی دنیا به اقتضای این دنیا در کنار ما و شبیه به ما زندگی کردند در حالیکه ابعاد وجودیشون فراتر از این دنیاست چراکه اونها مربی تمام عالم هستند و باید از بسیاری از نقایص بری باشن. شناختن همه ابعاد شخصیت این اولیای الهی، به حرکت جاودانه و اخروی ما کمک میکنه! شناخت انبیا و اولیا و اعجازها و توانایی های خارق العاده ی اونها برای نزدیک شدن به قرب الهی کاملا لازمه. این بندگان برجسته خدا، چون بزرگتر از این دنیا هستند، همه رفتارهاشون در حد این دنیا نیست و تحت تعلیم اونها قرار گرفتن، برای کامل کردن حرکت ما در جهان (قبل از زندگی دنیا، در دنیا و بعد از آن) لازمه. در حقیقت اونها به اذن خدا این تواناییها رو پیدا کرده اند. ما نباید قرآن یا این افراد رو در حد این دنیا بدونیم، در این صورت تعجبمون از تفاوتهاشون با خودمون کمتر می شه. ما برای حیات ابدی و حرکت در صراط مستقیم (که از ازل تا ابد ادامه داره) به بینایی حقیقی و بصیرتی نیاز داریم که محدود با این دنیا نباشه و به ما حیات حقیقی بده. ما نجاتی رو لازم داریم که محدود به زندگی این دنیامون نباشه بلکه برای همیشه ما رو زنده کنه پس باید به چنین مربی های الهی رو بیاریم. احساس اضطراب و سرگردانی انسانها به دلیل این هست که خودشونو به دنیا محدود کرده اند و همه مسایل و نگرانی هاشون فقط مسایل و امور دنیاشونه. خانم اکرمی گفتن شناخت کامل و دقیق امامان و انبیا باعث میشه اعتمادمون بهشون افزایش پیدا کنه و ما به راحتی خودمونو در اختیار اونها قرار بدهیم تا در تمام مسیر هدایتمون کنن. تنها بخش سخت مسیر اینه که آگاهانه مربی هامونو بشناسیم و سخت تر اینه که خاشعانه خودمون رو تحت تعلیمشون قرار بدهیم. بعد از این دیگه نه سختی باقی می مونه و نه آسانی، و فقط دریافت لذت های کمال رو خواهیم چشید!

ایشون گفتن افراد تربیت یافته، همین الان بهشت را تجربه می کنند. جمع دوستانه ای که در اون یاد خدا بشه، تجربه حقیقی بهشته و بهشتی ها هرگز بدون دوستانشون بهشت رو نمی خواهند! خانم اکرمی گفتند ماه رمضان برای اینه که ما اون جوری بشیم که خدا می خواد و او بتونه به ما افتخار کنه! ایشون گفتن: غرور یعنی "فریب" و اگر کسی احساس کنه حتی بند کفشش از دیگری بهتره، دچار غرور شده و فریب خورده چون ممکنه فرد مقابل نزد خدا عزیزتر باشه! ما باید خود رو از قیدها آزاد و در هوای خدا و در آغوش خدا رها کنیم، بدونیم که اگر همه چیزمونو از دست بدیم باز هم خدا هست! "تسبیح" یعنی همه موجودات خودشونو برای خدا رها کرده اند و شناورند و هرکدوم با زبانی و ذکری مخصوص به خود، او رو ستایش می کنند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد