در غیبت موسی...

این بار هم ضحی شروع کرد:

آیه 150 اعراف:

" و چون موسی خشمناک و اندوهگین به نزد قوم خود بازگشت، گفت: پس از من بد جانشینانی برای من بودید! آیا درباره ی امر پروردگار خویش عجله کردید؟ و الواح را بینداخت و سر برادرش را گرفته به سوی خود می کشید. گفت: ای پسر مادرم! این قوم مرا تضعیف کردند و نزدیک بود مرا بکشند. پس مرا دشمن شاد مکن و مرا در شمار ستمکاران میاور."

و ضحی آیه 86 طه رو هم که همین موضوع رو از زاویه دیگری مطرح می کنه، خواند و اشاره کرد که حضرت موسی در برخورد اول در این فتنه انگیزی، هارون جانشین خودش رو بازخواست می کنه و معلم هم این موضوع رو تاییدی بر این موضوع دانست که هر مقامی در حکومت دینی، تنها به معنی مسئولیت و وظیفه بیشتر است و نه برتری و سلطه. معلم گفت: غلبه در فرهنگ الهی، فقط در غلبه بر افکار است نه نوع دیگری از سلطه گری، به همین دلیل در این صحنه هم پیامبر و جانشین او به ریشه یابی و تحلیل شرایط می پردازند تا ذهن ها روشن بشه و ریشه انحراف به همه معرفی بشه! معلم تاکید کرد که این بحث هارون و موسی در صحن علنی مردم است نه پشت درهای بسته، در حدی که هارون میگه من رو دشمن شاد نکن! پس جامعه ی الهی جامعه ای پاک، بدون سانسور و شفاف است.

معلم در مورد اینکه چرا هارون در نبود حضرت موسی نتوانست قوم رو در هدایت حفظ کنه گفت: دیدگاه مردم و برخوردشون با این دو متفاوت بوده و از جانشین پیامبر تبعیت لازم رو نکردند. همانند زمان امام علی که علت اختلافات زمان خلافتشون رو این گونه بیان کردند که: شما مردم با همه فرامین و دستورات من مخالفت کردید و از من پیروی نکردید در حالیکه من می توانستم این امت رو به رستگاری برسونم. معلم گفت که حدیث پیامبر خطاب به امام علی که: "جایگاه تو نسبت به من همانند هارون است نسبت به موسی" به همین معناست که ماجرای بعد از غیبت موسی، پس از غیبت پیامبر ما هم تکرار خواهد شد!

معلم دوباره اشاره کرد که مهم ترین نکته در برخورد حضرت موسی با هارون اینه که پاسخگوی انحراف و مشرک شدن جامعه کیست؟ همیشه رهبر فکری و فرهنگی جامعه بالاترین مسئولیت رو داره همون طور که حضرت موسی یقه ی هارون رو می گیره و اونو مواخذه می کنه و در درجه اول سراغ سامری نمی ره!

معلم اشاره کرد در آیه ای که هارون به مردم میگه از من تبعیت کنید، قبلش میگه خدای شما خدای رحمان است و در واقع اینگونه مطرح میکنه که از سوی خدا ماموریت داره و اطاعت از خودش رو فقط در جهت اطاعت از او معرفی می کنه! و به مردم اطمینان میده که معلم این مدرسه خدای رحمان است و او حرفی از خودش نمی زنه!

عمل بنی اسرائیل که غیبت حضرت موسی رو بهانه کردند و گفتند که ما تا وقتی موسی نیاید همین کار رو ادامه میدیم هرگاه موسی اومد، از او پیروی خواهیم کرد! این دقیقاً مشابه عمل ماست که همه چیز رو حواله میدیم به زمانیکه امام زمان ظهور کنه و می گیم که فعلاً کار خودمونو می کنیم ولی وقتی امام زمان اومد حتماً از او اطاعت خواهیم کرد! و این اتفاق هم نخواهد افتاد... چون ما فراموش کرده ایم که همیشه در محضر امام هستیم و اگر مشغله ها و سر و صداهای اضافی از زندگیمون حذف بشه، نشانه ها و فرستاده های خدا رو در اطرافمون پیدا می کنیم. ما با پر کردن زندگیمون از حرام و لغو، راه رو به روی امام و نماینده های الهی بسته ایم و جایی برای خدا و نشونه های او باقی نگذاشته ایم. ما هم در حال پرستش گوساله ها هستیم و به این خیال نشستیم که باید همین طور بمونیم تا موسی خودش بیاد و درستش کنه، اصلاح امور کار ما نیست!

در ادامه، بحث به جایی رسید که معلم گفت: فقط در 2 جای قرآن "اقتلوا" آمده یعنی فرمان به جنگ فقط در موارد محدود و از سر ناچاری است در حالیکه چهره ای که از قرآن ارائه میشه معمولاً خیلی خشن و متفاوت از واقعیت اونه.

در نهایت چیزی که از این بحث موسی و هارون مشخص شد این بود که هیچ مسئله شخصی و خصوصی در این برخورد وجود نداشته بلکه چنان طوفانی در وجود حضرت موسی از دیدن شرک و انحراف قومش به وجود اومد که موجب برخورد او با قومش و در رٲس همه، بازخواست او از جانشینش هارون شد. با اینکه هارون برادر و مورد اعتماد او بود ولی به عنوان کسی که مسئولیت رهبری جامعه به عهده اش بود، باید پاسخگوی این مشکل و انحراف می بود.

نظرات 2 + ارسال نظر
حسین شنبه 15 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ق.ظ http://www.akslar.com

سلام دوست عزیز وبلاگ واقعا خوبی داری داشتم تو اینترنت میگشتم نمیدونم چطور شد اومدم وبلاگ شما واقعا کارتون زیباست ارزوی موفقیت دارم برای شما

رضا چهارشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1395 ساعت 11:14 ق.ظ

بسیار ممنون از مطالب زیباتون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد