تلاوت، قرائت، مس...

این هفته آیه 29 سوره فاطر رو خوندیم:

إِنَّ الَّذِینَ یتْلُونَ کِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِیةً یرْجُونَ تِجَارَةً لَنْ تَبُورَ(فاطر/29) 

کسانی که کتاب الهی را تلاوت می‌کنند و نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به آنان روزی داده‌ایم پنهان و آشکار انفاق می‌کنند، تجارتی بی‌زیان و خالی از کساد را امید دارند.

در این آیه صحبت از تجارتی بدون ضرر است که افراد مایل به آن، نباید دست خالی باشن بلکه "تلاوت کتاب خدا"، "اقامه نماز" و "انفاق" رو باید ارائه کنن.

لغت "تلاوت" به معنی "در پی آمدن" و " دنبال کردن" است و با واژه ی "قرائت" و " ترتیل" و ... تفاوت داره. لیلا گفت تلاوت همراه با تدبر و تعمق هست و به نظر میرسه با توجه به معنای لغوی اون، تلاوت زمانی اتلاق میشه که به دنبال خوندن این کتاب، اثرات و نتایجی حاصل بشه و تبعاتی در پی داشته باشه. قرآن در آیات مختلف ما رو به قرائت، ترتیل یا تلاوت آیاتش توصیه کرده ولی آیات زیادی در مورد فرستادگان الهی تعبیر تلاوت رو به کار برده:

  لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ (آل عمران/164)

خداوند بر مؤمنان منت نهاد که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.

که این آیات نشون میده از جمله کارهایی که فرستادگان خدا انجام میدهند، تلاوت آیات اوست که اثراتی هم به دنبالش ایجاد میشه شامل پاکیزه شدن و آموختن کتاب و حکمت.

الَّذِینَ آتَینَاهُمُ الْکِتَابَ یتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِکَ یؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ یکْفُرْ بِهِ فَأُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ (البقرة/121)

کسانی که کتاب آسمانی به آنها داده‌ایم، آن را چنان که شایسته آن است می‌خوانند؛ آنها به پیامبر اسلام ایمان می‌آورند؛ و کسانی که به او کافر شوند، زیانکارند.

این آیه نشون میده همه کس حق تلاوت کتاب خدا رو به جا نمی آورند بلکه نتیجه ی تلاوت حقیقی رو  "ایمان" و رسیدن به باور حقیقی بیان نموده.

أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَکُمْ وَأَنْتُمْ تَتْلُونَ الْکِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ(البقرة/44)

آیا مردم را به نیکی دعوت می‌کنید، اما خودتان را فراموش می‌نمایید؛ با اینکه شما کتاب را می‌خوانید! آیا نمی‌اندیشید؟!

این آیه هم تاکید دیگریست بر اینکه نباید فراموش کنیم به دنبال تلاوت کتاب، باید چه خیرات و رفتارهایی ازمون سر بزنه.

ملیحه آیات 16 تا 19 سوره قیامت رو خوند:

لَا تُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ(16)  إِنَّ عَلَینَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ(17)  فَإِذَا قَرَأْنَاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ(18) ثُمَّ إِنَّ عَلَینَا بَیانَهُ(19)

زبانت را بخاطر عجله برای خواندن آن [= قرآن‌] حرکت مده، چرا که جمع‌کردن و خواندن آن بر عهده ماست! پس هر گاه آن را خواندیم، از خواندن آن پیروی کن! سپس بیان آن بر عهده ماست!

این آیات توصیه می کنه به "قرائت" قرآن در پیروی از وحی الهی و با بیان زیبایی بقیه ی اتفاقات رو به عهده ی خود خدا میدونه! اگر ما تابع قرائت خداوند از قرآن باشیم، خدا مسئولیت رو تحویل می گیره. ملیحه گفت "بیان" آیات، "بینه" و "تبیین" نشانه های الهی که هفته ی قبل هم در موردش صحبت کردیم، در این آیه مستقیماً به عهده ی خدا دونسته شده گویا ما فقط باید مسیر رو صحیح طی کنیم، بخونیم و تبعیت کنیم تا خدا خودش نشونمون بده! ملیحه همچنین به آیات سوره واقعه اشاره کرد:

إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ(77)  فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ(78)  لَا یمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(79)

که آن، قرآن کریمی است، که در کتاب محفوظی جای دارد، و جز پاکان نمی‌توانند به آن دست زنند.

گویا مرحله ی "مس کردن" و لمس کردن آیات قرآن، فراتر از قرائت و تلاوت و ... هست و فقط از عهده ی انسان هایی "مطهر" برمیاد. در مجموع در برخورد با قرآن باید سعی کنیم تمام شرایط پاکیزگی جسم و روح و ایجاد اصلاح و تغییر رو در رفتارهامون داشته باشیم.

ویژگی دیگه ای که در آیه 29 سوره فاطر برای افراد وارد تجارت شده با خدا اومده، "انفاق" هست. انفاق از نظر لغوی به معنی "کم شدن هر چیز و از بین رفتن آن" هست. الهه و زینب اشاره کردن که مسئله ی انفاق در آیات زیادی مطرح شده و خیلی دقیق و ظریف بهش پرداخته شده طوریکه بیان این جزئیات در مورد فرایض دیگه مثل نماز و روزه و ... دیده نمیشه.

در آیه 254 بقره مشابه آیه مورد بحث از سوره فاطر، انفاق رو راه معامله کردن با خدا دونسته و توصیه کرده از این فرصت استفاده کنیم قبل از اینکه از دستش بدیم:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لَا بَیعٌ فِیهِ وَلَا خُلَّةٌ وَلَا شَفَاعَةٌ وَالْکَافِرُونَ هُمُ الظَّالِمُونَ(البقرة/254)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید! پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن، نه خرید و فروش است ، و نه دوستی، و نه شفاعت؛ و کافران، خود ستمگرند؛

و جالبه که ما از خودمون چیزی نداریم، بلکه همه از طرف خداست و اگر دقیق فکر کنیم خنده داره که مال خدا رو بخوایم با خدا معامله کنیم! ولی گذشتن از همین نعمت ها و بخشیدن از روزی ها برای خدا ارزشمنده و قبولش می کنه ولی باز هم گاهی ما ازش دریغ می کنیم!

وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیدِیکُمْ إِلَى التَّهْلُکَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ(البقرة/195)

و در راه خدا، انفاق کنید! و خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید! و نیکی کنید! که خداوند، نیکوکاران را دوست می‌دارد.

زهرا گفت این آیه هم نشون میده که انفاق، راه نجات از هلاکت و نابودی است و خدا با تاکید و حرارت فراوان، ما رو بهش دعوت می کنه.

در آیاتی مثل آیه 215 سوره بقره، آداب و شرایط انفاق مطرح میشه:

یسْأَلُونَکَ مَاذَا ینْفِقُونَ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیرٍ فَلِلْوَالِدَینِ وَالْأَقْرَبِینَ وَالْیتَامَى وَالْمَسَاکِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ(البقرة/215)

از تو سؤال می‌کنند چه چیز انفاق کنند؟ بگو: «هر خیر و نیکی که انفاق می‌کنید، باید برای پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مستمندان و درماندگان در راه باشد.» و هر کار خیری که انجام دهید، خداوند از آن آگاه است.

جالبه که این آیه به سوال رایجی جواب میده که چه چیزی رو باید و میشه انفاق کرد؟ جواب "خیر" هست! هاجر می گفت باعث تاسفه که برای اکثر ما مسلمون ها انفاق فقط دادن "مال" معنی شده و از حقیقت اون بی خبر هستیم در حالیکه ممکنه از هر نعمتی و خوبی ای مثل "محبت"، "وقت"، "عمر"، "حوصله"، "صبر و تحمل"، "خوشرویی" و ... در راه خدا خرج کنیم و به بنده های خدا خیر و خوبی هدیه کنیم. ممکنه افرادی از مال دنیا بی نصیب باشند و کمک مالی براشون باعث خیر و دفع شر بشه ولی دادن پول به هرکسی و به هر شکلی نمی تونه "خیر" به دنبال داشته باشه که باید بهش دقت کرد.

نکته ی دیگه ای که در این آیه هست، افرادیست که نسبت به انفاق در اولویت قرار دارن که جالبه از نزدیکترین افراد شروع میشه و اول از همه "والدین" قرار دارن. همین موضوع هم تاکید دیگریست بر اینکه منظور از انفاق، فقط بخشیدن مال نیست وگرنه اولویت با فقیرترین افراد می بود! پس اول باید نسبت به پدر و مادر نیکی ها رو انجام داد و بعد دایره ی وسیع تری از نزدیکان رو پوشش بدیم. از نظر قرآن رسیدگی به نزدیکان اولویت داره و به نظر میرسه چون انسان با نزدیکانش آشنایی بیشتری داره، به نیازها و حساسیت هاشون هم اشراف بیشتری داره و با انتخاب بهترین روش، خیلی سالم تر و موثرتر عمل خواهد کرد.

در مرحلی بعدی هم "یتیم" ذکر شده که باز هم به نظر میرسه چنین فردی (که مشمول معنای یتیم بشه) در معرض آسیب های روحی و اجتماعی بیشتری قرار داره، بنابراین به حمایت های بیشتری نیاز داره. و در پایان به "مسکین" و " در راه مانده" پرداخته می شود.

در جمع بندی صحبت، اعتقاد بر این بود که خدا با یاد دادن وظایفمون در نهایت میخواد رفتار ما شبیه خودش بشه، "خدایی کردن" رو یاد بگیریم و در مورد اطرافیانمون دلسوز، مسئول و هشیار باشیم.

نظرات 1 + ارسال نظر
نرگس سه‌شنبه 4 شهریور‌ماه سال 1393 ساعت 03:15 ب.ظ

پروردگارا
آنقدر غرق زندگی این دنیا هستم
فراموش کرده ام
راه و رسم بندگی را
نجاتم بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد