سلام. این هفته، آیات 19 تا 24 سوره فاطر رو خوندیم:
وَمَا یسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ 19 وَلَا الظُّلُمَاتُ وَلَا النُّورُ 20 وَلَا الظِّلُّ وَلَا الْحَرُورُ 21 وَمَا یسْتَوِی الْأَحْیاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یسْمِعُ مَنْ یشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ 22
و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند، و نه ظلمتها و روشنایی، و نه سایه و باد داغ و سوزان! و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند! خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهد میرساند، و تو نمیتوانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند برسانی!
زینب و الهه نکاتی رو که از تفاسیر خونده بودن ارائه دادن و برای تعریف "نابینا" و "بینا" در قرآن، از آیات مختلف استفاده کردیم. در مجموع به نظر میرسید قرآن فردی رو بینا می دونه که آیات الهی رو می فهمه و از اونها بدون توجه نمی گذره. در قابلش "کور" کسی است که این نشانه ها رو متوجه نمی شه و بهشون پشت می کنه. و برای هدایت چنین فردی، از دست پیامبر خدا هم کاری بر نمیاد!
"بصیرت" که در قرآن رمز هدایته، چیزی فراتر از دیدن به تنهاییست و مقدمه ی حرکت به سمت خداست همون طور که آیه 108 سوره یوسف میگه باید با بصیرت افراد رو حرکت داد:
قُلْ هَذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِیرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِی وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِکِینَ
بگو: «این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم! منزه است خدا! و من از مشرکان نیستم!»
"نور" و "ظلمات" هم در مقابل هم ذکر شده و نور مفرد آمده. در آیه 35 سوره نور، "الله" تنها منبع نور در عالم معرفی شده (اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...) ولی ظلمت جمع ذکر شده (ظلمات) گویا هر راهی جز مسیر الهی به ظلمت ختم میشه.
"زنده" و "مرده" هم در مقابل هم آمده و مرده رو همون کسی معرفی کرده که چشم بینا و گوش شنوا و قلب فهیم نداشته باشه نه کسی که علایم حیاتی رو نداره (وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیاءٌ ... آل عمران/169) و البته خداست که مرده ها رو زنده می کنه و حیات می بخشه! (کَیفَ تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَکُنْتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْیاکُمْ ... البقرة/28)
بحث "ظل" و "حرور" کامل نشد ولی صحبت روی آیه 23 و 24 سوره فاطر که پیامبر رو فقط انذار دهنده میدونه ادامه پیدا کرد:
إِنْ أَنْتَ إِلَّا نَذِیرٌ 23 إِنَّا أَرْسَلْنَاکَ بِالْحَقِّ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَإِنْ مِنْ أُمَّةٍ إِلَّا خَلَا فِیهَا نَذِیرٌ 24
تو فقط انذارکنندهای، ما تو را به حق برای بشارت و انذار فرستادیم؛ و هر امتی در گذشته انذارکنندهای داشته است!
این آیه گویا پیامبر رو به وظیفه اش اشاره میده و در حقیقت میخواد این پیام رو به ما برسونه که حتی پیامبر خدا هم فقط نقش اطلاع دهنده رو میتونه داشته باشه نه بیشتر. بقیه اش به فرد بستگی داره که به اذن خدا و با استفاده از قوانین و اسبابی که او پیش راهش گذاشته، چه مسیری رو در پیش بگیره. هاجر می گفت ما در جایگاه های مختلف فکر می کنیم بیش از این مٶثریم. مثلاً یه مادر تصور می کنه مسئول همه ی رفتارهای بچه اش اونه و همیشه نگرانی و غصه ی این موضوع رو داره، در حالیکه او هم باید بدونه فقط آموزش ها و هشدار ها رو می تونه به فرزندش منتقل کنه و او رو متوجه کنه که خودش مسئولیت رفتارهاش رو به عهده داره چون از زمان به تکلیف رسیدن، خدا او رو به رسمیت شناخته! پس ما در همه ی رابطه هامون باید دقت کنیم نگران وظیفه ی خودمون باشیم نه مشغول ارزیابی دیگران.
معصومه و ملیحه معتقد بودن جوامع مختلف طبق این آیات، انذار دهنده هایی دارن که شاید لزوماً پیامبر هم نباشن ولی نشانه هایی الهی هستن که ما در زندگی روزمره برخوردهای متعددی باهاشون داریم. باید هوشیار باشیم تا این آیات و تذکرهاشون رو نادیده نگیریم و بی اهمیت از کنارشون نگذریم...
سلام.
عنوان رو که دیدم "تعجب کردم به شدت"
دلیلش:
با یه سری وبلاگر نابینا آشنا شدم که مطالب و کاراشون محیرالعقول هستن ...!
یکیش اینه :
خیلی از دوستان با قسمت کدهای امنیتی وبلاگم مشکل دارن و به یه برنامه نویس گفتم ...چند تا قالب ساخت اما بازهم مشکل حل نشد! اما این نابینایان مشکلشون رو با افزونه وبویسوم فایرفاکس حل کردن!!
توصیه می کنم بهشون سر بزنید.
یه لینک به اسم "سلام هم سفر" در قسمت لینک دوستان وبلاگم هست
سلام. حتماً، ممنون.
سلام ، دیروز جاتون خیلی خالی بود یه سوال داشتم بهش نرسیدم
49 نسا آیا ندیدی کسانی را که خودستایی میکنند؟! بلکه خدا هر کس را بخواهد، ستایش میکند؛ و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد.فرمودید تزکیه رو به معنی ستایش گرفتم ؟ پس چی بگیریم از اول هم به این دلیل مفهموم ایه برام روشن نبود ایا می شه همون طور که جناب معمار گفت طبق معنی فولاد وند پاکی گرفت ، اون وقت حس ی کنم باز ایه مفهوم متفاوتی داشته باشه
سلام. دوستان به جای ما، کم سعادت بودم!
بله، فکر می کنم این معنی نزدیکتره. چی فکر می کنی در مورد معنیش؟ از ادعا تا واقعیت... راستی نمایش نامه هات این شب ها هم پخش میشه؟
سلام تزکیه به معنی پاکی هم در این ایه معنیش برام خیلی با مفهوم نیس ، ایشا ا..روش کار می کنم ایات تزکیه رو باز می بینیم ، یه نگاهی هم به تفسیرا می ندازم ، نمایشها داره پخش می شه ، شبهای شهادت هم قراره یه کار سریالی درباره ی حجربن عدی پخش بشه
سلام. اگه یادت باشه معنی تزکیه پاکی همراه با رشد و ارتقا بود. به خاطر همینه همراه با "کتاب" و "حکمت" زیاد اومده چون آگاهانه است نه اینکه کسی در اثر دور بودن از زشتی ها پاک بمونه. در آیات مختلف هم که این تزکیه رو کار خدا و رسول می دونه:
لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ یتْلُو عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَکِّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَةَ وَإِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ(آل عمران/164)
خداوند بر مؤمنان منت نهاد هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت؛ که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد؛ هر چند پیش از آن، در گمراهی آشکاری بودند.
از همه مستقیم تر همین آیه ی سوره ی نسا هست که گویا میگه هرکس ادعای پاک بودن و تزکیه ی خودش و دیگران رو داشت، دنبالش راه نیفتید. این کار فقط از خدا و رسولش برمیاد و ابزارش هم کتاب و حکمت و ... است.
یادم رفت اسممو بنویسم!!!
سلام ممنون
این هاجر خانوم روی آدمک ما رو سپید نموده! سوالات بنیادین می پرسه در حد لالیگا!!! از همین جا بهش پیام می دم مراقب آدمک بازیگوش درون باش هرچند که به ظاهر حق به جانب باشه!! البته سوء تفاهم نشه "آدمک" روح پرسشگر، ماجراجو و کنجکاو انسان است (کاشفش خودم هستم) که سبب اولیه خروج انسان از بهشت و البته بعدها کشف همان جاذبه زمینی شد . مراقب سیب ها باش! هر سیبی نیاز به چرا نداره!
سلام ، ایه ی 23 فاطر رو می شه این طوری برداشت کرد خداوند پیام خود را به گوش هر کس بخواهدبشنود میرساند، این رو از ایه ی بعدی برداشت کردم ، و تو نمیتوانی سخن خود را به گوش آنان که در گور خفتهاند برسانی!
یعنی کسایی که نمی خوان بشنون ، پس می تونیم این طور برداشت کنیم که با خودمون که بخوایم بشنویم یا نه
البته فکر نکنم هاجر به پای آدمک برسه، هنوزم باورم نمیشه آدمک لجباز و بهانه گیر تبدیل به یه معمار موفق شده!!! جدی چی شد؟ چه اتفاقی براش افتاد؟!!!
سلام.
شما لطف دارید.
داستان آدمک و معمار بی شباهت به کرم و پیله نیست..یه روزی آدمک دید تمام عقایدش اونو کشونده به چهاردیواری (یا شایدم چهار درب) یک ماشین که می بایست با همسرش در اون تا صبح بخوابن! اونم در زمستان سرد یک شهر غریب و سردسیری! اونجا بود که بهانه هاشو "پرپر "کرد...
ولی به قول بعبعی یک پایان تلخ بهتر از تلخی بی پایان است
سلام. خوش به حالتون که رهایی رو تجربه کردید، ان شاالله هرلحظه بیش از قبل اوج بگیرید. ما رو هم دعا کنید...
گرچه در اکثر فعالیت های گروهی شما و دوستان جواب مثبت ندادین اما بازهم با پر رویی مطرح میکنم. بیاین و در طرح زنجیره دعا شرکت کنید.
راستش من به کار گروهی واقعاً اعتقاد دارم ولی مواردی که پیشنهاد شده رو عملی ندیدم وگرنه...
در این مورد هم باید بگم مدلی که شما ارائه دادین راه دستم نیست و سختمه، ولی بهش فکر می کنم. دعا کردن ما برای همدیگه اصلا وظیفه هست و حقی است که به گردن هم داریم.بنده های حقیقی خدا هرگز اهل تک خوری نیستن و حتی دیگران رو در اولویت قرار میدن، اینو زیاد در آیات دیده ایم...
خوب شما هم کار گروهی خودتان را دارید! روش دعا کردنی که من گفتم با روش فکری "شیعه" متفاوته.
اینو نمیدونم!!! ولی روشی نیست که من باهاش ارتباط بگیرم. لطفاً شما دعا بفرمایید...
راستشو بخواین فکر نمی کنم خودتون هم اعتقادی به روش پیشنهادی تون داشته باشید ولی برای اثبات غلط بودن یه اعتقاد هم روش جالبی به نظرم نمیرسه! ببخشید رک حرفمو زدم...
سلام.
چقدر بد سابقه شدم پیش شما. راستش هنوز نمیدونم جواب میده یا نه . فقط در ظاهر امر مشکلات شرک آمیز ندیدم . منتظر نتیجه هستم.
سلام. راستش اگه مثل "دعای باران" همه سرشار از خواستنی واحد بشیم، احتمالاً به اجابت نزدیک میشیم. ولی آیا دعای ما برای هم از این جنس هست؟ برای شما چقدر مهمه که خواست من، باعث سعادتم میشه یا منو به شقاوت نزدیک می کنه؟ اصلاً دعای ما برای دیگران، رفع تکلیف یا جلب توجه خدا در جهت خواسته های خودمون نیست؟ آخر آخرش بازم خودخواهی نیست؟!
خدا خودش کمک کنه از این "خود" مزاحم که همیشه جلوی حرکت رو میگیره، جدا بشیم...
خوب من نوعی برام مهمه که فرد خاصی مثه شما به سعادت برسین. پس برای درخواست حاجت شما همونقدر فک می کنم که برای حاجت خودم...و بعد از خدا می طلبم اون رو...
راستش شما هنوز به سیستم دعا کردن بالا منبرها دارید فک می کنید. منظور من اینه که اینقدر خواهران و برادران دینی دلاشون بهم نزدیک بشه که خواسته هاشون به لحاظ اهمیت یکی باشه... و در نهایت به جایی میرسن در این تمرین دعا که باهمدیگه فقط "باران" را بطلبند!